در اين مطالعه اثر انتخاب نوع تابع توليد بر مقادير براورد شده پارامترهای ساختاری و اهميت دقت در انتخاب صحيح تابع برای جلوگيری از استنباطهای نادرست از نتايج مطالعات تجربی نشان داده شده است. در اين راستا به منظور تخمين تابع توليد بخش کشاورزی، فرمهای تابعی کاب داگلاس، ترانسلوگ و ترانسندنتال براورد شد. سپس با استفاده از معيارها و آزمونهای اقتصادسنجی، مقايسه توابع توليد و انتخاب تابع توليد برتر صورت پذيرفت. يکی از نهادههای مهمی که ناديده گرفتن آن در تابع توليد میتواند اريب جدی در براورد پارامترهای تابع ايجاد کند، نهاده انرژی است. در اين مطالعه اثر نهاده انرژی در کنار دو نهاده سرمايه و نيروی کار بر توليد بخش کشاورزی ايران در دوره زمانی 1353-1385، بررسی و آزمون شد. نتايج بهدست آمده نشان داد که تابع کاب داگلاس در مقايسه با دو تابع ديگر، تابع بهينه به منظور تخمين تابع توليد بخش کشاورزی بهشمار میآيد و کشش توليد تمامی نهادهها بين صفر و يک است. همچنين در بخش کشاورزی رابطه درازمدت بين توليد و نهادههای نيروی کار، سرمايه و انرژی وجود دارد. ضريب نهاده انرژی همانند ديگر ضرايب از نظر آماری معنیدار است و اثر درخور توجهی بر توليد بخش کشاورزی دارد.