در اين مطالعه با استفاده از دادههای دوره زماني1360 - 83، نقش سياستگذاری ناهماهنگ در توسعه ناپايدار کشت پسته در ايران بررسی شده است. نتايج نشان داد که سياستگذاريهای مستقل و ناهماهنگ در بخشهای کلان اقتصادی، منابع آب و کشاورزی و رفاه اجتماعی را کاهش داده و باعث توسعه ناپايدار کشت پسته در ايران شده است. نتايج مدل شبيهسازی نمايان ساخت که سياستهای انگيزهای برای حفظ منابع آب (مانند ماليات بر آب) تنها در صورتی موفق هستند که نرخ تنزيل پايين بوده و ثبات اقتصادی وجود داشته باشد؛ لذا در شرايط نرخ تنزيل بالا بايد از ابزارهای ديگری مانند کنترل قانونی استفاده کرد. همچنين افزايش قيمت پسته بر اثر سياستهای تشويق صادرات غيرنفتی در بخش کشاورزی تنها هنگامی رفاه اجتماعی را افزايش داده و باعث توسعه پايدار شده که همزمان با آن سياستهای حفاظت از منابع آب تشديد گرديده است. بنابراين، سياستگذاری در هر يک از بخشها، بدون توجه به ديگری، رفاه اجتماعی را کاهش داده و باعث ناپايداری در توسعه کشت پسته شده است. شرايط موجود در مناطق پستهکاری ايران حاکی از نوعی ناهماهنگی در سياستگذاری و ناپايداری درتوسعه کشت پسته بوده است. برای ارائه راه حل و تعيين سطح بهينه هر سياست، در پايان مطالعه الگوی برنامهريزی مصالحهای معرفی گرديد.
عبدالهی عزتآبادی محمد. نقش سياستگذاری ناهماهنگ در توسعه ناپايدار کشت پسته با تأکيد بر منابع آبی . فصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد کشاورزی و توسعه. 1387; 16 (63) :117-137