گوجهفرنگی يکی از صيفيجات عمده در شهرستان مرودشت است، ولی فرايند بازاررسانی اين محصول همواره با مشکلات فراوانی مواجه بوده است. در پژوهش حاضر ضمن شناسايی مسيرهای مختلف بازاررسانی گوجهفرنگی اين شهرستان - شامل شش مسير تازهخوری و تبديلی- به ارزيابی اقتصادی هر يک از مسيرهای يادشده پرداخته میشود. بدين منظور حاشيههای مختلف بازاريابی، سهم عوامل بازاررسانی از قيمت نهايی محصول، ضريب هزينه بازاريابی و کارايی بازاريابی در هر يک از مسيرهای بازاررسانی محصول محاسبه شده است. دادهها و اطلاعات مورد استفاده در اين تحقيق به صورت مقطعی و مربوط به سال 1385 میباشد. اين اطلاعات از طريق 147 پرسشنامه (شامل پنج نوع پرسشنامه) و به روش نمونهگيری تصادفی ساده جمعآوری گرديده است. نتايج مطالعه حاضر نشان داد که بيشترين ميزان هزينه و حاشيه بازاريابی (به ترتيب 1345و1870 ريال) مربوط به مسير تبديلی ميباشد. همچنين سهم توليدکننده از قيمت محصول نهايی در اين مسير، کمترين ميزان يعنی حدود يکچهارم است. در مسير تازهخوری نيز با کوتاهتر شدن طول مسير، هزينههای بازاريابی، ميزان حاشيه بازاريابی و مجموع سهم عوامل واسطهای از قيمت نهايی محصول (ضريب هزينه بازاريابی) کاهش و به تبع آن سهم توليدکننده از قيمت نهايی محصول افزايش يافته است. همچنين مسير تبديلی بالاترين ميزان کارايی فنی (985/0) و کارايی کل (265/0) را داشته در حالی که دارای کارايی قيمتی پايينی (28/0) بوده است. در مسير تازهخوری نيز با کاهش طول مسير بازاررسانی، کارايی قيمتی و فنی و کل به ترتيب کاهش، افزايش و کاهش داشته است. در کل میتوان گفت برای تمامی مسيرهای بازاررسانی مورد نظر ميزان کارايی قيمتی به طور چشمگيریاز کارايی فنی پايينتر میباشد و کارايی کل بازاريابی نيز در سطح پايينی قرار دارد.