يکی از مباحثی که در سالهای اخير ذهن سياستگذاران کشاورزی را به خود مشغول داشته است، تعيين راهبرد توليد محصولات کشاورزی يا همان انتخاب ميان مزيت نسبی يا خودکفايی است. اين مقاله میکوشد با کنار هم قرار دادن شاخصهای مزيت نسبی و خودکفايی برای محصول گندم، راهبرد توليد مناسب را برای اين محصول پيشنهاد کند.
در اين تحقيق برای محاسبه مزيت نسبی از روش ماتريس تحليل سياستی استفاده شده و پس از بررسی وضعيت گندم از لحاظ خودکفايی و محاسبه ضريب خودکفايی ، راهبرد مناسب برای کشت اين محصول ارائه گرديده است.
در اين تحقيق شاخص DRC محاسبه شده برای گندم آبی برابر 73/0 و برای گندم ديم 72/0 به دست آمد که حاکی از وجود مزيت نسبی برای توليد گندم در کشور است. نتايج شاخصهای حمايتی نيز حمايت دولت از توليد اين محصول را نشان میدهد.
نتايج ضريب خودکفايی نيز نمايان میسازد که در سالهای اخير حمايت از محصول گندم باعث افزايش ضريب خودکفايی اين محصول و رسيدن به مرز خودکفايی شده است.
بنابراين در خصوص توليد گندم سياست خودکفايی و مزيت نسبی در تقابل با يکديگر نيستند و توسعه توليد گندم در صورت امکان تا مرز خودکفايی و همچنين صادرات محصول پيشنهاد میشود.