هدف اصلی اين تحقيق، بررسی مزيت نسبی ايران در توليد و صادرات کشمش است. آمار و اطلاعات جهت محاسبه مزيت نسبی صادرات بهصورت سری زمانی در سالهای 1340-80 و برای محاسبه مزيت نسبی توليد بهوسيله تحقيق پيمايشی از استان خراسان(شهرستانهای کاشمر،خليل آباد، بردسکن) جمعآوری شده است. بهاين منظور از شاخصهای مزيت نسبی آشکار شده[1]( RCA ) و مزيت نسبی آشکار شده متقارن[2]( RSCA ) جهت محاسبه مزيت نسبی صادراتوبرایمحاسبهمزيت نسبی توليد از ماتريس تحليل سياستی[3]( PAM ) استفاده شده است.
نتايج مطالعه نشان میدهد ميانگين شاخص مزيت نسبی آشکار ش ده در دوره قبل از انقلاب و بعد از آن به ترتيب 31 و 39 است و اختلاف معنيداری بين آنها وجود دارد . همچنين ايران طی دوره موردمطالعه در صادرات کشمش مزيت داشته و جايگاه ای ن محصول در بازار صادراتی ايران در دوره بعد از انقلاب مناسبتر بوده و درجه اطمينان برای ادامه حضور در بازار جهانی نيز در اين دوره افزايش داشته است. افزون بر اين ، نتايج وجود مزيت نسبی را در توليد کشمش در منطقه موردمطالعه نشان داده است. همچنين دولت در زمينه نهادهها ، به بهرهبرداران يارانه مستقيم و غيرمستقيم پرداخت کر ده ولی در کل ، سياستهای دولت و شرايط بازار داخلی براساس شاخص حمايت مؤثر ، به ضرر توليدکننده بوده است. علاوه بر اين ، سودآوری خالص اجتماعی برای يک تن کشمش توليدی بالغ بر 46 هزار تومان بوده است.