هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثير متغيرهای سهم ارزشافزوده صنعت ( به عنوان شاخص مراحل اوليه توسعه)، مجذور سهم ارزش افزوده صنعت (به عنوان شاخص توسعهيافتگی)، تعداد فرزندان ، نسبت ازدواج به طلاق، سهم مخارج دولت از توليد ناخالص داخلی (به عنوان شاخص اندازه دولت) و هزينه خانوار روستايی در اشتغال زنان روستايی است. برای دستيابی به اين هدف از داده های آماری دوره زمانی 1347 تا 1383 و الگوی خودتوضيح با وقفههای گسترده ( ) و الگوی تصحيح خطا ( ) استفاده شده است.
نتايج مطالعه نشان می دهد که ارتباطی مثبت و مستقيم ميان اشتغال زنان روستايی، توسعهيافتگی و سهم هزينههای دولت از توليد ناخالص داخلی و ارتباطی منفی ميان مراحل اوليه توسعهيافتگی، نسبت ازدواج به طلاق ، تعداد فرزندان متولدشده و هزينه خانوار برقرار می باشد. هنگامی که اقتصاد مراحل اوليه توسعه را سپری می کند سهم زنان در نيروی کار کاهش میيابد و به اين علت، علامت ضريب شاخص مراحل اوليه توسعه منفی است. هنگامی نيز که اقتصاد در مراحل پيشرفته توسعه قرار می گيرد سهم زنان در نيروی کار افزايش می يابد و به همين دليل، ضريب شاخص توسعهيافتگی مثبت است . همچنين به دليل بالا بودن سرعت تعديل می توان به اثرگذاری سياستهای کوتاهمدت بر اشتغال زنان روستايی اميدوار بود.
پاسبان فاطمه. عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر اشتغال زنان روستايی ايران ( 1347 تا 1383). فصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد کشاورزی و توسعه. 1385; 14 (53) :153-180