هدف اصلی مطالعه حاضر اندازه گيری کارايی فنی، تخصيصی واقتصادی توليدکنندگان کلزا در استان مازندران بوده است. به اين منظور، 110 نفر از توليدکنندگان کلزا در سال 1393در مناطق عمده کشت اين محصول در استان مازندران، يعنی شهرستانهای نکاء، بهشهر، ساری و جويبار، با استفاده ازروش نمونه گيری تصادفی خوشهای طبقهبندی شده انتخاب شدند و اطلاعات مورد نياز از طريق مصاحبه با کشاورزان بهدست آمد. برای برآورد تابع توليد از ساختار تابع توليد متعالی استفاده شد که از بين تخمينهای مختلف، روش مرزی تصادفی بهترين نتيجه را داشت. نتايج اين مطالعه نشان داد که بين تعداد نيروی کار، ساعات شخم و ديسک، مقدار مصرف بذر، ميزان مصرف کود اوره، ميزان مصرف کود فسفات، ميزان مصرف کود پتاس، مقدار مصرف سموم علفکش و سطح زيرکشت با متغير وابسته( ميزان عملکرد در واحد سطح) رابطه معنی داری وجود دارد. ميانگين کارايی فنی، تخصيصی و اقتصادی کلزاکاران در استان مازندران به ترتيب 75%، 56% و42% درصد بوده است و افزون بر آن، بررسی تأثير عوامل مختلف اقتصادی-اجتماعی بر انواع کارايی نيز نشان دادکه تعداد نيروی کار، ساعات شخم وديسک، مقدار بذر، کود اوره، کود فسفات، کود پتاس، سموم علف کش، اندازه مزرعه، تاريخ کاشت، تاريخ برداشت واشتغال به کارهای غير کشاورزی رابطه مستقيمی با کارايی کلزاکاران دارد.
طبقهبنديJEL: D24 ، D61
اسدپور حسن. تعيين کارايی فنی، تخصيصی و اقتصادی توليدکنندگان کلزا و عوامل مؤثر بر عدم کارايی آنها در استان مازندران. فصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد کشاورزی و توسعه. 1395; 24 (93) :111-135