این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
فلسفه و کلام اسلامی، جلد ۵۱، شماره ۲، صفحات ۲۲۳-۲۴۴

عنوان فارسی نظریۀ «وحدت ‌شخصی وجود» در اندیشۀ ابوالحسن ‌طباطبایی (جلوه) و آقاعلی‌ مدرس طهرانی
چکیده فارسی مقاله وحدت ‌شخصی وجود یکی از مهم‌ترین باورهای عرفانی است که چالش‌های فراوانی را در عرصۀ تفکر فلسفی موجب شده و مورد نقض و ابرام‌هایی از سوی فلاسفه قرار گرفته است. آقاعلی‌ مدرس طهرانی و ابوالحسن جلوه از جمله فلاسفه‌ای هستند که هردو، وحدت‌ شخصی عرفا را نقد و دلایلی بر ردّ آن ‌اقامه کرده‌اند. آقاعلی ‌مدرس به دلیل نگاه تشکیکی به وجود و با همین مبنا، نظریۀ وحدت ‌شخصی وجود را به چالش کشیده است؛ در حالی که اختلاف مبنایی بین حکیم و فیلسوف اغماض‌ناپذیر است. مرحوم جلوه نیز به همین دلیل و با خلط بعضی از اصطلاحات فلسفی و عرفانی، به نقد نظریۀ عرفاء پرداخته است. در‌ حقیقت هیچ‌یک از دو فیلسوف نتوانسته‌اند خود را در جایگاه یک عارف قرار دهند و به تقریر این نظریه بپردازند. در این ‌مقاله پس از تحلیل و مقایسه آرای این‌ دو دانشمند، این‌ نتیجه به‌‌دست ‌آمده است که آقاعلی ‌مدرس چون معنای خاصی از اصالت‌ وجود را پذیرفته و آن ‌معنا این ‌است که تنها وجود است که تحقق ‌بالذات دارد، اما ماهیت هم به‌تبع وجود در خارج تحققی بالتبع دارد، و جلوه از آنجایی‌ که اصالت ماهوی بوده است، وحدت‌ شخصی وجود را رد کرده‌اند. همچنین معلوم شده است که تفاوت روش‌شناسی این ‌دو فیلسوف، در نوع استخراج مطالب و طرح منابع مختلف است؛ به این‌ معنا که نوعی کثرت منابع و ارجاعات متعدد به عرفا و فلاسفه، در رسائل جلوه به‌ چشم می‌خورد؛ در حالی ‌که آقاعلی ‌مدرس با نگرشی صدرایی به دسته‌بندی و جمع مطالب پرداخته و مباحث در آثار ایشان از نظم منطقی خاصی برخوردار است.
کلیدواژه‌های فارسی مقاله

عنوان انگلیسی Abu al-Hassan Tabatabaei (Jelveh) and Aqa Ali Modarres on The Theory of "Personal Unity of Existence
چکیده انگلیسی مقاله Personal unity of existence is one of the most important mystical beliefs that has brought about numerous challenges in the field of philosophical thought and has been both criticized and defended by the philosophers. Aqa Ali Modarres Tehrani and Abu al-Hassan Jelveh are among the philosophers who have criticized the mystical doctrine of personal unity of existence and refuted. Aqa Ali Modarres, due to his graded notion of existence and based on this principle, has challenged the theory of personal unity of existence while the fundamental difference between the theosopher and philosopher is undeniable. Jelveh has critiqued the theory of mystics for the same reason and using a mixture of some philosophical and mystical terms. In fact, none of the philosophers has succeeded to put himself in the shoes of a mystic and explain this theory. In the current essay, after analysis and comparison of these two philosophers' ideas, the authors conclude that these thinkers have denied the doctrine of personal unity of existence because Aqa Ali Modarres has accepted a special notion of the primacy of existence, and Jelveh has been a proponent of essentialism. Moreover, it has become clear that the difference of the methodology of these two philosophers lies in the way that they have extracted the themes and discussed the sources, in the sense that there is a type of diversity of sources and references to mystics and philosophers in the treatises of Jelveh while Aqa Ali Modarres has systematized the themes based on a Sadraean point of view, and for this reason, his works are of a particular order.
کلیدواژه‌های انگلیسی مقاله

نویسندگان مقاله فاطمه زارع |
دانشجوی دکتری حکمت متعالیه دانشگاه اصفهان

علی ارشد ریاحی |
استاد گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه اصفهان

محمد مهدی مشکاتی |
استادیار گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه اصفهان


نشانی اینترنتی https://jitp.ut.ac.ir/article_69566_17bc4dd02df175d531f9d23ecbb5d94f.pdf
فایل مقاله اشکال در دسترسی به فایل - ./files/site1/rds_journals/1020/article-1020-1213738.pdf
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به: صفحه اول پایگاه   |   نسخه مرتبط   |   نشریه مرتبط   |   فهرست نشریات