این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
دراسات فی العلوم الانسانیه، جلد ۲۰، شماره ۱، صفحات ۸۹-۱۰۶

عنوان فارسی معانی حاشیه ای در پژوهشهای کهن و زبان شناسی نوین
چکیده فارسی مقاله پژوهش‌های معناشناختی بر این باور است که کلمات از معانی مشترک وضعی شکل می­گیرند که هدف آن،  اطلاع­رسانی و تبادل اندیشه است سپس این کلمات در سیر تحولات معنایی،  معانی عاطفی فردی را ایجاد می­نمایند تا نقش اثرگذاری و بلاغی زبان شکل گیرد. اگر معانی را مجموعه­ای از شبکه های شعاعی بدانیم،  این مجموعه از یک مرکز و خطوط حاشیه­ای تشکیل می­گردد؛مرکز دایره،  معانی ثابت وضعی را در بر می­گیرد و خطوط جانبی متشکل از سایه‌ی معناها،  معانی فرعی را به وجود می‌آورد. این معنا،  زاییده­ی ارزش‌های عاطفی و عناصر بافت­بنیان در موقعیتی کاربردگرا است. معانی حاشیه‌ای، ابتکار نوینی به شمار نمی­رود بلکه در پژوهش‌های کهن فقهی،  اصولی، و به ویژه بلاغی با نام‌هایی همچون «معنای معنا»، «معنای دوم»، «پیرو» و «ضمنی» وارد شده است و تمامی این اصطلاحات مترادف مصطلحات امروزی همچون هامشی،  إیحائی،  إنعکاسی و حاشیه­ای می­باشد. در این مقاله سعی بر آن است تا مسائل نظری دو دوره مورد واکاوی قرار گیرد:ابتدا به شناخت معانی ثانوی در تقسیم‌بندی‌های کهن و معاصر پرداخته سپس نتایجی از آن ارائه می­گردد. مسأله قابل تأمل آنکه در مباحث نظری،  تضاد به چشم نمی­خورد، بلکه تنها نوعی اختلاف سلیقه وجود دارد که به خاطر گرایش‌های فکری متفاوت است. تمامی پژوهشگران در بیان ویژگیهای بنیادین معانی فرعی با هم اتفاق نظر دارند که می­توان به مواردی اشاره نمود: ارتباط معانی فرعی با عناصر عاطفی، تبلور آن از طریق سیاق زبانی و مقامی و نقش آن در وظیفه اثربخشی. روش کاربردی در این مقاله، توصیفی- تحلیلی است که با استناد به منابع علمی ارائه شده است.
کلیدواژه‌های فارسی مقاله

عنوان انگلیسی حاشیه ای در پژوهشهای کهن و زبان شناسی نوین
چکیده انگلیسی مقاله zwnj;های معناشناختی بر این باور است که کلمات از معانی مشترک وضعی شکل می­گیرند که هدف آن،  اطلاع­رسانی و تبادل اندیشه است سپس این کلمات در سیر تحولات معنایی،  معانی عاطفی فردی را ایجاد می­نمایند تا نقش اثرگذاری و بلاغی زبان شکل گیرد. اگر معانی را مجموعه­ای از شبکه های شعاعی بدانیم،  این مجموعه از یک مرکز و خطوط حاشیه­ای تشکیل می­گردد؛مرکز دایره،  معانی ثابت وضعی را در بر می­گیرد و خطوط جانبی متشکل از سایه‌ی معناها،  معانی فرعی را به وجود می‌آورد. این معنا،  زاییده­ی ارزش‌های عاطفی و عناصر بافت­بنیان در موقعیتی کاربردگرا است. معانی حاشیه‌ای، ابتکار نوینی به شمار نمی­رود بلکه در پژوهش‌های کهن فقهی،  اصولی، و به ویژه بلاغی با نام‌هایی همچون «معنای معنا»، «معنای دوم»، «پیرو» و «ضمنی» وارد شده است و تمامی این اصطلاحات مترادف مصطلحات امروزی همچون هامشی،  إیحائی،  إنعکاسی و حاشیه­ای می­باشد. در این مقاله سعی بر آن است تا مسائل نظری دو دوره مورد واکاوی قرار گیرد:ابتدا به شناخت معانی ثانوی در تقسیم‌بندی‌های کهن و معاصر پرداخته سپس نتایجی از آن ارائه می­گردد. مسأله قابل تأمل آنکه در مباحث نظری،  تضاد به چشم نمی­خورد، بلکه تنها نوعی اختلاف سلیقه وجود دارد که به خاطر گرایش‌های فکری متفاوت است. تمامی پژوهشگران در بیان ویژگیهای بنیادین معانی فرعی با هم اتفاق نظر دارند که می­توان به مواردی اشاره نمود: ارتباط معانی فرعی با عناصر عاطفی، تبلور آن از طریق سیاق زبانی و مقامی و نقش آن در وظیفه اثربخشی. روش کاربردی در این مقاله، توصیفی- تحلیلی است که با استناد به منابع علمی ارائه شده است.
کلیدواژه‌های انگلیسی مقاله

نویسندگان مقاله محمد هادی مرادی | mohammad hadi
استادیار، گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه علامه طباطبایی
سازمان اصلی تایید شده: دانشگاه علامه طباطبایی (Allameh tabatabaii university)

سیده فاطمه سلیمی | seyedeh fatemeh
دانشجوی دکترا، زبان و ادبیات عربی، دانشگاه علامه طباطبایی
سازمان اصلی تایید شده: دانشگاه علامه طباطبایی (Allameh tabatabaii university)


نشانی اینترنتی http://aijh.modares.ac.ir/article_7300_229b4eb6903bc707afc54aa817b90ed2.pdf
فایل مقاله فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به: صفحه اول پایگاه   |   نسخه مرتبط   |   نشریه مرتبط   |   فهرست نشریات