این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
فرآیند مدیریت و توسعه، جلد ۱۷، شماره ۲، صفحات ۱۴-۲۵

عنوان فارسی بررسی رفتار و سازه سبکهای حل مسئله نیروی انسانی دانش گرا
چکیده فارسی مقاله زمانی بنیانهای خلاقیت و نوآوری در بخش آموزش عالی به خوبی تعبیه خواهند شد که سبکهای حل مسئله نیروی انسانی شناسایی و بر بستر رفتارهای مناسب هدایت شوند. هدف این تحقیق بررسی وضعیت فعلی سبکهای حل مسئله در چارچوب چهار سبک (عاطفی، احساسی، منطقی و ادراکی) با سی و دو سازه مربوط و تخمین نسبت امتیازات کسب شده نمونه آماری برای جامعه پژوهشی، بررسی تطبیقی و تعیین میزان تأثیر سبک‌های چهارگانه بر پرورش خلاقیت و نوآوری است. از این رو، سه سئوال پژوهشی در عرصه دیدگاه، نسبت امتیازات کسب شده و دامنه‌های بالایی و پایینی برآورد سازه‌ها مطرح است. تحقیق دارای یک فرضیه اهم درباره میزان تأثیر سبکها و سه فرضیه فرعی درباره وضعیت تأثیر تطبیقی سبکها بر خلاقیت و نوآوری است. حجم نمونه براساس روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌بندی شده برابر 88 عضو هیئت علمی محاسبه شد و از آنجا که تحقیق در گروه تحقیقات توسعه‌ای قرار می‌گیرد روش آن توصیفی علی مقایسه‌ای و اقدام پژوهی در نظر گرفته شد. از پرسشنامه تعدیل یافته و استاندارد شده سنجش نوع سبکهای حل مسئله هلریگل، و همکاران برای گردآوری داده‌ها استفاده شد؛ سپس با تحلیل پرسشهای پژوهش و آزمون فرضیات، چشم‌اندازهای وضعیت فعلی و آینده تحول یافته ارائه شد. براساس نتایج آزمون فرضیات، چشم‌اندازهای وضعیت فعلی و آینده تحول یافته ارائه شد. براساس نتایج آزمون فرضیات، چهار سبک حل مسئله نیروی انسانی دانش‌گرا رفتاری متفاوت در نیل به خلاقیت و نوآوری دارند، به طوری که تأثیر نقش سبک حل مسئله ادراکی بیشتر از سایر سبکهای حل مسئله است. هر چند در حال حاضر، در آن فرآیند 5/20 درصد افراد از سبک حل مسئله اداراکی و 2/31 درصد از سبک حل مسئله احساسی استفاده می‌کنند. در این دامنه رفتاری، سبک حل مسئله منطقی 7/26 درصد و سبک حل مسئله عاطفی 6/21 درصد رفتار افراد را به خود اختصاص داده است.
کلیدواژه‌های فارسی مقاله

عنوان انگلیسی Survey of Methods to Attain Expert Manpower
چکیده انگلیسی مقاله Foundations of creativity and innovation will be strengthened in the higher education sector only when approaches to settling in the issue of manpower are identified and geared toward appropriate behaviors. The present article studies the existing ways to solve the problem using four different approaches (sentimental, emotional, logical, and perceptual)and 32 relevant structures to come up with a comparative evaluation of how these four approaches affect creativity and innovation. There are, theree research questions on the approach, ratio of advantages, and top and bottom ranges of the study. There is a major hypothesis on the impacts of the approaches and three minor hypotheses on the comparative effects the approaches have on creativity and innovation. Eighty eight university faculty members were randomly selected for this descriptive-scientific-comparative study. The adjusted and standardized questionnaire "Measuring the Hellriegel & Colleagues Approaches" was used for data collection. Data analysis and hypothesis testing offered prospects of the current situation and future developments. The study proved that the four approaches work differently to materialize creativity and innovation and that the perceptual approach is more effective than the other three. Currently, 20.5 percent use the perceptual approach, while 31.2 percent use the emotional approach, 26.7 percent utilize the logical approach, and 21.6 percent use the sentimental approach.
کلیدواژه‌های انگلیسی مقاله

نویسندگان مقاله محمدرضا حمیدی زاده | mohammadreza hamidizadeh
دانشکده علوم اداری دانشگاه شهید بهشتی
سازمان اصلی تایید شده: دانشگاه شهید بهشتی (Shahid beheshti university)


نشانی اینترنتی http://jmdp.ir/browse.php?a_code=A-10-1-57&slc_lang=fa&sid=fa
فایل مقاله اشکال در دسترسی به فایل - ./files/site1/rds_journals/1001/article-1001-202266.pdf
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده fa
موضوعات مقاله منتشر شده تخصصی
نوع مقاله منتشر شده پژوهشی
برگشت به: صفحه اول پایگاه   |   نسخه مرتبط   |   نشریه مرتبط   |   فهرست نشریات