این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
پژوهش های ادبیات تطبیقی، جلد ۹، شماره ۴، صفحات ۲۸-۵۱

عنوان فارسی بررسی تطبیقی متن «مردی که دیگر نخندید» اثر ویلیام موریس و داستان "گنبدسیاه" از هفت پیکرنظامی‌ براساس نظریه بینامتنیت ژولیا کریستوا
چکیده فارسی مقاله فرهنگ، ادبیّات و افسانه‌های مشرق زمین، از دیرباز مورد توجّه مستشرقان و پژوهشگران غربی بوده، یکی از این علاقمندان به شعر و ادب فارسی، ویلیام موریس انگلیسی است که ضمن آشنایی با فرهنگ غنی ایران و ادبیّات فارسی، کتاب مردی که دیگر نخندید را به پیروی از گنبد سیاه، در منظومه هفت پیکر نظامی گنجه ای پدید آورد. وی می‌کوشید تا شخصیت، فضای داستان، نمادها، رنگ، لباس و سایر عناصر داستان با هفت پیکر سازگاری داشته باشد. منظومه‌ی هفت پیکر یا هفت گنبد، یکی از آثار غنایی نظامی که تحّول روحی بهرام پادشاه ایران را به صورت نمادین گزارش کرده است. بهرام، هفت شهدخت از هفت کشور خواستگاری کرده، آنان را بانوان هفت کاخ با شکوه گردانید و هر شب میهمان یکی از آنان می‌شد تا با شنیدن قصّه‌ای وقت گذرانی و شادخواری کند. سرانجام در پایان هفته که میهمان گنبد سیاه بود دُرسَتی شاهدخت ایرانی قصه ای از فرهنگ ایران زمین نقل کرد که بهرام را متحول نمود. این پژوهش مانند دیگر جُستارهای علوم انسانی به روش تحلیل محتوا و با استفاده از اسناد و منابع معتبرکتابخانه‌ای، اثرپذیری و منظومه ویلیام موریس را از گنبد سیاه نظامی مورد بررسی قرارداده و به این نتیجه دست یافته است که اثر ویلیام موریس از نظر ساختار و محتوا همچون نهالی با طراوت و در سایه سار درخت تناور هفت پیکر نظامی بالیده، سپس در گلستان شعر و ادب اروپا به بار نشسته است.
کلیدواژه‌های فارسی مقاله ادبیّات تطبیقی،نظامی گنجوی،هفت پیکر،ویلیام موریس،مردی که دیگر نخندید،یولیا کریستوا.

عنوان انگلیسی A Comparative Study of William Morris’ "The Man Who Never Laughed Again" and Nizami Ganjavi’s “The Black Dome” in Haft Peykar based on Julia Kristeva’s theory of Intertextuality
چکیده انگلیسی مقاله The Oriental culture, literature and myths have long been the focus of Orientalists and Western scholars. William Morris is a British poet who was interested in Persian poetry and literature. He was familiar with Persian culture and literature, and wrote "The Man Who Never Laughed Again" based on "The Black Dome" in Nizami Ganjavi's Haft Peykar. He imitated the character, atmosphere of the story, the symbols, the colors, the costumes and other elements of the story from Haft Peykar. Haft Peykar or Haft Gonbad is one of Nizami's lyrical poems that symbolically portrays the spiritual transformation of King Bahram of Iran. Bahram proposed to marry seven princesses from seven countries, and made them the first ladies of the seven palaces. He was the guest of one of them every night to spend time and rejoice when he heard stories. Finally, at the end of the week, when he was the guest of the Black Dome, Dorsati the Persian princess told a story about the Persian culture that influenced Bahram. This research, like other researches, has examined the impact of Nizami's "The Black Dome" on William Morris' work through the analysis of the content of the texts. It is based on library studies. In conclusion, this research is going to prove that William Morris' work in terms of structure and content, like a refreshing seedling, is originated under the shade of the thick tree of Haft Peykar, then it has borne fruit in European literature.
کلیدواژه‌های انگلیسی مقاله Comparative Literature,Nezami Ganjavi,Haft Peykar,William Morris,The Man Who Never Laughed Again,Julia Kristeva.

نویسندگان مقاله ناهید عزیزی | Nahid Azizi
faculty of Broujerd Azad University
هیات علمی دانشگاه آزاد بروجرد

طاهره رحمتی فرد | tahereh rahmatifard
student
دانشجوی دکتری

محمد رضا ساکی | Mohammad reza Saki
faculty of Broujerd Azad University
هیات علمی دانشگاه آزاد بروجرد

بهمن زرین جویی | Bahman Zarrinjoei
faculty of Broujerd Azad University
هیات علمی دانشگاه آزاد بروجرد


نشانی اینترنتی http://clrj.modares.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-59387-2&slc_lang=fa&sid=12
فایل مقاله فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به: صفحه اول پایگاه   |   نسخه مرتبط   |   نشریه مرتبط   |   فهرست نشریات