این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
صفحه اصلی
درباره پایگاه
فهرست سامانه ها
الزامات سامانه ها
فهرست سازمانی
تماس با ما
JCR 2016
جستجوی مقالات
شنبه 29 آذر 1404
پژوهش های ادبیات تطبیقی
، جلد ۹، شماره ۱، صفحات ۱۳۳-۱۶۱
عنوان فارسی
بررسی تطبیقی مؤلفههای«دلهره وجودی» در آثار صادق هدایت و فرانتس کافکا
چکیده فارسی مقاله
انسان تنها موجودی است که به هستی خود میاندیشد. این اصل مبنای نوعی جهانبینی فلسفی است که به اگزیستانسیالیسم یا وجودمداری شهرت دارد. در این نگرش، امکانهای وجودی محدودی برای رهایی از تضادها و تناقضهای درونی و نیز گریز از هستی معناباخته در اختیار انسان قرار دارد. از همین رو انسان در مواجهه با وجود، به احساس عدم تعلّق، تعلیق و رنجها و دلهرههایی وجودی دچار میگردد. در تبیین این احساس، برخی از اندیشمندان وجودمداری مانند کافکا، با برگزیدن زبان روایت و ساختار نمادین ادبیات داستانی به مباحث خشک و تخصّصی اگزیستانسیالیسم، صبغهای هنری بخشیدند و برخی از نویسندگان معاصر ایرانی نیز این روش و نگرش را برگزیدند. از آنجایی که دیدگاههای موجود در این زمینه بر تأثر صادق هدایت از کافکا تأکید دارد، هدف این مقاله بررسی مقایسهای و تطبیقی یکی از مظاهر جهانبینی فلسفی مزبور، در برجستهترین آثار ادبی این دو نویسنده است. بدین منظور مقولههای «دلهره» وجودی در چهار داستان کافکا و هدایت بررسی و مشخص شد که معناباختگی، هویتباختگی، تنهایی، تعلیق، تردید، ترس و محکومیت ازلی، کنشهای ذهنی و عینی شخصیّتهای داستانهای هر دو نویسنده را شکل دادهاند. افزون بر مسأله تأثر هدایت و وجه اشتراک دو نویسنده در اصل «دلهره»، داستانهای هدایت بیشتر به دلهرههای حوزه معرفتشناختی و روانشناختی تعلق دارد. اما رمانهای کافکا بیشتر دلهرههای عمیق اعتقادی را به نمایش میگذارد.
کلیدواژههای فارسی مقاله
هدایت،کافکا،اگزیستانسیالیسم،هستی،دلهره
عنوان انگلیسی
Comparative study of the components of "existential charm" in Sadegh Hedayat and Franz Kafka’s works
چکیده انگلیسی مقاله
Hedayat and Kafka Man is the only being who thinks about his being. This principle is the basis of a kind of philosophical worldview known as existentialism or existentialism. In this view, man has limited existential possibilities to get rid of internal contradictions and contradictions and escape from meaningful existence. Therefore, in the face of existence, man experiences the feeling of non-suspension, suspension, and suffering, and existential apprehensions. In explaining this feeling, some existential thinkers such as Kafka, by choosing the language of narration and the symbolic structure of fiction to the dry and specialized issues of existentialism, gave an artistic character, and some contemporary Iranian writers chose this method and attitude. Since the views in this field emphasize the influence of Hedayat from Kafka, the purpose of this article is to compare and contrast one of the manifestations of this philosophical worldview in the most prominent literary works of these two authors. To this end, the components of existential "apprehension" in the four stories of Kafka and Hedayat were examined and it was determined that semantics, identity loss, loneliness, suspense, doubt, fear, and eternal condemnation, mental and objective actions of the characters of each story. They have formed two writers. In addition to the influence of guidance and the commonality of the two authors in the principle of "apprehension", the stories of guidance are mostly related to the apprehensions of epistemology and psychology. But Kafkachr's novels show deep religious apprehension.
کلیدواژههای انگلیسی مقاله
Hedayat,Kafka,Existentialism,Anxiety
نویسندگان مقاله
علی دهقان | Ali Dehghan
Associate Professor of Persian Language and Literature, Tabriz Branch, Islamic Azad University, Tabriz, Iran
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
فرشاد ولی زاده | Farshad Valizadeh
mahabad
گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد مهاباد، دانشگاه آزاد اسلامی، مهاباد، ایران
نشانی اینترنتی
http://clrj.modares.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-22852-1&slc_lang=fa&sid=12
فایل مقاله
فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده
fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به:
صفحه اول پایگاه
|
نسخه مرتبط
|
نشریه مرتبط
|
فهرست نشریات