این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی، جلد ۱۵، شماره ۲۸، صفحات ۳۱۷-۳۴۰

عنوان فارسی ترکیبِ برشده گوهر،جان و خرد در بیتی از دیباچه شاهنامه
چکیده فارسی مقاله در دیباچه شاهنامه، این بیت: ز نام و نشان و گمان برتر است/ نگارنده برشده گوهر است، نهاده شده که مفسّرانِ شاهنامه از «برشده گوهر» در مصراع دوم، تعبیرهایی چون آسمان، انسان، آفریدگار و جان داشته اند. نوشتار پیشِ رو، با توجّه به این که باید اندیشه و باور فردوسی را در دو حوزه ایرانی و اسلامی سنجید، بر آن است که «برشده گوهر» را با در نظر گرفتنِ دیدگاه اسماعیلیان و همین طور باورهای موجود در فرهنگِ باستانیِ ایران، می توان بیانِ دیگری از «خرد و جان» پنداشت. در سخنانِ ناصرخسرو اسماعیلی، عقل و نفس (=خرد و جان) برتر از زمان/ آسمان پنداشته شده و از آن دو، به «جوهرِ عقل و نفس» تعبیر شده که چون نفس از عقل پدیدار گشته، گویا یک گوهر انگاشته شده است. بر این مبنا، مقصود از «برشده» در مصراع فردوسی «خرد وجان» است که در رتبت بر فراز همه آفریدگان قرار دارند و گوهر/ جوهر را در مقابلِ عرض پنداشت و مصراع را این گونه گزارش کرد: خداوند، آفریننده جوهر عقل و نفس (=خرد و جان) است که به ذات خویش قائم اند و «پروردگان دایه قدس اند در قدم». در تعبیری دیگر نیز می توان گوهر را «سنگ» پنداشت که آسمان- بنابر دیدگاهِ ایرانیان- از آن شکل گرفته؛ پس گوهر مجازاً آسمان تواند بود و «برشده» بر اساسِ سخن اسماعیلیان، کنایه از خرد و جان است که برفراز یا به سویِ آن گوهر/ آسمان در پرواز است. با توجّه به دیدگاهِ باستانی نیز «برشده گوهر» را می توان «خرد و جان» خواند. در متون پهلوی آتش از خردِ اورمزد شکل گرفته و جان هم زاده آتش است. در مصراعی دیگر از دیباچه، آتش، برشده تابناک خوانده شده است. با توجّه به این مصراع می توان «برشده گوهر» را عنصر آتش دانست که زاده خرد است و زاینده جان و آن را تعبیری از خرد و جان پنداشت
کلیدواژه‌های فارسی مقاله ترکیبِ برشده گوهر، جان و خرد در بیتی از دیباچه شاهنامه،

عنوان انگلیسی Spirit and Reason in the First Poetic Line of Shahnameh’s Preface..
چکیده انگلیسی مقاله در دیباچة شاهنامه، این بیت: ز نام و نشان و گمان برتر است/ نگارندة برشده گوهر است، نهاده شده که مفسّرانِ شاهنامه از «برشده گوهر» در مصراع دوم، تعبیرهایی چون آسمان، انسان، آفریدگار و جان داشته اند. نوشتار پیشِ رو، با توجّه به این که باید اندیشه و باور فردوسی را در دو حوزة ایرانی و اسلامی سنجید، بر آن است که «برشده گوهر» را با در نظر گرفتنِ دیدگاه اسماعیلیان و همین طور باورهای موجود در فرهنگِ باستانیِ ایران، می توان بیانِ دیگری از «خرد و جان» پنداشت. در سخنانِ ناصرخسرو اسماعیلی، عقل و نفس (=خرد و جان) برتر از زمان/ آسمان پنداشته شده و از آن دو، به «جوهرِ عقل و نفس» تعبیر شده که چون نفس از عقل پدیدار گشته، گویا یک گوهر انگاشته شده است. بر این مبنا، مقصود از «برشده» در مصراع فردوسی «خرد وجان» است که در رتبت بر فراز همة آفریدگان قرار دارند و گوهر/ جوهر را در مقابلِ عرض پنداشت و مصراع را این گونه گزارش کرد: خداوند، آفرینندة جوهر عقل و نفس (=خرد و جان) است که به ذات خویش قائم اند و «پروردگان دایة قدس اند در قدم». در تعبیری دیگر نیز می توان گوهر را «سنگ» پنداشت که آسمان- بنابر دیدگاهِ ایرانیان- از آن شکل گرفته؛ پس گوهر مجازاً آسمان تواند بود و «برشده» بر اساسِ سخن اسماعیلیان، کنایه از خرد و جان است که برفراز یا به سویِ آن گوهر/ آسمان در پرواز است. با توجّه به دیدگاهِ باستانی نیز «برشده گوهر» را می توان «خرد و جان» خواند. در متون پهلوی آتش از خردِ اورمزد شکل گرفته و جان هم زادة آتش است. در مصراعی دیگر از دیباچه، آتش، برشدة تابناک خوانده شده است. با توجّه به این مصراع می توان «برشده گوهر» را عنصر آتش دانست که زادة خرد است و زایندة جان و آن را تعبیری از خرد و جان پنداشت
کلیدواژه‌های انگلیسی مقاله

نویسندگان مقاله حمیدرضا اردستانی رستمی | ardestani rostami
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول
سازمان اصلی تایید شده: دانشگاه آزاد اسلامی دزفول (Islamic azad university of dezful)


نشانی اینترنتی http://kavoshnameh.yazd.ac.ir/article_393_107.html
فایل مقاله اشکال در دسترسی به فایل - ./files/site1/rds_journals/1521/article-1521-253664.pdf
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به: صفحه اول پایگاه   |   نسخه مرتبط   |   نشریه مرتبط   |   فهرست نشریات