این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
صفحه اصلی
درباره پایگاه
فهرست سامانه ها
الزامات سامانه ها
فهرست سازمانی
تماس با ما
JCR 2016
جستجوی مقالات
شنبه 22 آذر 1404
تحقیقات آب و خاک ایران
، جلد ۵۲، شماره ۳، صفحات ۸۳۹-۸۵۶
عنوان فارسی
بررسی اثر دو کلات زیست تخریبپذیر بر کارایی گیاهپالائی وتیور گراس در خاکهای آلوده به مس
چکیده فارسی مقاله
یکی از روشهای پاکسازی خاکهای آلوده به عناصر سنگین استفاده از فنآوری گیاهپالائی توسط کشت گیاهان مقاوم میباشد. استفاده از نسل جدید کلاتهای شیمیائی زیستتخریبپذیر علاوه بر افزایش کارائی گیاهپالائی، از آلودگی محیطزیست نیز جلوگیری میکند. وتیورگراس گزینه مناسبی برای استفاده از نسل جدید کلاتکنندهها میباشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سطوح مختلف کلاتهای زیستتخریبپذیر اتیلن دی آمین دی سوکسینیک اسید (EDDS) ومتیل گلایسین دی استیک اسید(MGDA) در چهار سطح ( 0 و 1 و2 و 4 میلیمول در کیلوگرم خاک) بر افزایش میزان فراهمی مس در سه سطح آلودگی (100 و 200 و 400 میلیگرم بر کیلوگرم خاک به انضمام شاهد) توسط وتیور گراس (Chyrsopogon zizanioides L.) انجام شد. میزان برداشت مس بوته در حضور تیمار 4 میلیمول EDDS در طی مدت 120 روز در سطوح 100، 200 و 400 ppm آلودگی مس به ترتیب 8281، 10125 و 10423 g plant-1 µ بود که نسبت به تیمار شاهد (عدم استفاده از کلات) به ترتیب 51، 84 و 89 درصد افزایش داشت. میزان برداشت مس در تیمار 4 میلیمول کلات MGDA نیز در سطوح آلودگی ذکر شده به ترتیب 5679، 7688 و 8831 g plant-1 µ بود که نسبت به تیمار شاهد (عدم استفاده از کلات) به ترتیب 19، 61 و 85 درصد افزایش داشتند. کاربرد کلات EDDS، سطح مس قابل استخراج با DTPA را افزایش داد. بیشترین مقدار مس قابل جذب در غلظت 4 میلیمول کلات EDDS و MGDA و در سطح مس 400 ppmبه ترتیب 5/27 و 7/16 درصد بیشتر از شاهد (بدون کلات) بود. میانگین فاکتور تجمع زیستی در تیمار 4 میلیمول کلات EDDS و MGDA بهترتیب 51/0 و 37/0 و میانگین فاکتور انتقال 19/0 بود. جمعبندی نتایج حاصل از این بررسی نشان داد گیاه وتیور، توانمندی خاصی در پالایش خاکهای آلوده به مس دارد و کلات EDDS با غلظت 4 میلیمول بر کیلوگرم خاک سبب تشدید جذب مس در ریشه وتیور میشود؛ در نتیجه وتیور میتواند به عنوان یک گونه مناسب برای تثبیت گیاهی مس در نظر گرفته شود که نه تنها باعث حفاظت خاک شده بلکه خطر آلودگی مس در زنجیره غذایی را نیز کاهش میدهد و کلات EDDS به عنوان یک ترکیب زیستتخریبپذیر مناسب که بازده گیاهپالائی وتیور در خاکهای آلوده به مس را افزایش داده، معرفی میشود.
کلیدواژههای فارسی مقاله
&،quot،آلودگی خاک&،quot،،&،quot، گیاهپالائی&،quot،،&،quot، کلات های زیست تخریب پذیر&،quot،،&،quot،وتیور گراس&،quot،،&،quot،مس&،quot،،
عنوان انگلیسی
The Effect of Two Biodegradable Chelates on Phytoremediation Potential of Vetiver (Chyrsopogon zizanioides) in Copper Contaminated Soils
چکیده انگلیسی مقاله
One of the remediation methods for soil contaminated with heavy metals is to use hyperaccumolator plants which is known as phytoremediation. The use of a new generation of biodegradable chelate agents is increasing the efficiency of phytoremediation and preventing environmental pollution. Vetiver is a good option for using the new generation of chelators. The aim of this study was to investigate the effect of different levels of biodegradable chelates EDDS and MGDA at four levels (0, 1, 2 and 4 mmol per kg of soil) on increasing copper extraction at three levels of copper pollution (100, 200 and 400 mg kg-1 of soil) which was carried out by Vetiver grass (Chyrsopogon zizanioides L.). The amount of copper uptake by vetiver in the presence of 4 mmol EDDS treatments at 100, 200 and 400 ppm levels of copper contamination were respectively 8281, 10125 and 10423 µg plant-1 after 120 days, which were 51, 84 and 89 percent more than the one in control treatment (absence of chelate). The amount of copper uptake in 4 mmol MGDA treatment at the aformentioed levels were 5679, 7688 and 8831 µg plant-1, respectively, which they were increased 19, 61 and 85 percent compared to the control treatment. Application of EDDS chelate increased the level of extractable copper with DTPA. The maximum amount of extractable copper at 4 mmol EDDS and MGDA and 400 ppm-copper treatment was 27.5 and 16.7% more than the one in control treatment, respectively. The mean values of bioconcentration factor (BCF) in 4 mmol of EDDS and MGDA were 0.51 and 0.37 respectively, and the mean value of translocation factor (TF) was 0.19. The results of this study showed that vetiver has a special ability to remediate copper-contaminated soils and 4 mmol EDDS per kg of soil treatment intensifies the uptake of copper in the roots. Consequently, vetiver grass could be considered as a candidate species for phytostabilization of Cu pollution, which not only protect the soil but also reduces the risk of food chain pollution and EDDS is introduced as a suitable biodegradable chelate that enhances phytorermediation of copper by vetiver.
کلیدواژههای انگلیسی مقاله
&,quot,آلودگی خاک&,quot,,&,quot, گیاهپالائی&,quot,,&,quot, کلات های زیست تخریب پذیر&,quot,,&,quot,وتیور گراس&,quot,,&,quot,مس&,quot
نویسندگان مقاله
مهدی احمدیان |
دانشجوی دکتری علوم خاک، گروه علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
احمد گلچین |
استاد گروه علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
پریسا علمداری |
استادیار گروه علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
قاسم اسدیان |
استادیار پژوهشی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی
نشانی اینترنتی
https://ijswr.ut.ac.ir/article_81327_45148827cfc4984247b57a0ee1475702.pdf
فایل مقاله
فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده
fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به:
صفحه اول پایگاه
|
نسخه مرتبط
|
نشریه مرتبط
|
فهرست نشریات