این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
صفحه اصلی
درباره پایگاه
فهرست سامانه ها
الزامات سامانه ها
فهرست سازمانی
تماس با ما
JCR 2016
جستجوی مقالات
یکشنبه 30 آذر 1404
نامه هنرهای نمایشی و موسیقی
، جلد ۱۳، شماره ۲۸، صفحات ۲۵-۴۹
عنوان فارسی
مطالعه ملال هایدگری در سینمای بلاتار ؛مطالعات موردی: «تانگوی شیطان» و «اسب تورین»
چکیده فارسی مقاله
ملال در فلسفهی هایدگر بهعنوان یک حال شناخته میشود که در دازاین بروز پیدا کرده و به حالوهوا بدل میشود. حالوهوایی که انسان بهطورمداوم سعی میکند با استفاده از ابتذال و درگیریهای روزانه از آن فرار کند. حالوهوایی که نوع عمیق آن میتواند بهمانند پروا، مفهوم هستی را به انسان عرضه کند. هایدگر سه نوع ملال را معرفی میکند که دو ملال ابتدایی آن، برخلاف نوع سوم، سطحی و قابلایجاد در انسان است ولی ملال نوع سوم نوع عمیق آن است و قابلایجاد دریافت حال فرد نیست. هایدگر همچنین بیان میکند که هر سه نوع این ملالها در یکدیگر سیال هستند و ازاینطریق میتوان از نوعی به نوع دیگر رسید.در این پژوهش، فرض بر این است که بلاتار با ایجاد دو نوع اول ملال در دو فیلم با استفاده از کیفیتهای تصویری مانند: قاببندی، حرکات دوربین و غیره، اقدام به برقرار کردن الگوهای ملال هایدگری و ازمیان برداشتن ابتذال و درگیریهای روزانهی مخاطبین میکند تا ملال عمیق (نوع سوم) را در آثار خود ایجاد کرده و بهاینطریق مفهوم هستی را به مخاطبان فیلم عرضه کند و آنان را با وجود خویش روبهرو سازد. در طی روند بررسی، الگوهای هایدگر برای ملالزدهشدن دازاین تحلیل شد که درنتیجه، الگوهایی برای تحلیل ملال در فیلم بهدست آمد تا ازطریق آن آثار بلاتار را بررسی کنیم. ازمیان آثار بلاتار دو فیلم «تانگوی شیطان» و «اسب تورین» بهدلیل واجد بودن الگوهای عیان ملال انتخاب شدند. پس از تحلیل و بررسی این دو اثر مشخص شد که ازآنجاکه مشخصهی اصلی لحظات ساختاری ملال، انتظار است و به این انتظار پاسخ داده نمیشود، فقدانی بهوجود میآید که با استفاده از پوچی موقعیت، پوچی وجودی را خلق میکند. این پوچی وجودی باعث ایجاد ملال وجودی میشود که برای پاسخ دادن به این نوع ملال، مخاطب ناچار میشود به هستی خود توجه کند.
کلیدواژههای فارسی مقاله
هایدگر، ملال، بلاتار، تانگوی شیطان، اسب تورین،
عنوان انگلیسی
A Study on Heidegger’s Boredom in the Béla Tarr’s Cinema
چکیده انگلیسی مقاله
Boredom in Heidegger's philosophy is known as a mood, which is attuned in “Da Sein” and becomes an attunement (State of Mind). A kind of attunement is the one constantly trying to escape it by using banality and everydayness. A kind of attunement, which has a deep capacity to reveal being to the one as a whole, like anxiety mood. Heidegger introduces three types of boredom and unlike the third type; the first two forms are superficial and can be created in the human’s attunement. But the third type of boredom is the profound one which can not be created in one’s attunement because the third type of boredom does not depend on other beings. Heidegger also explains that all three types of boredom are fluid in each other and one type can lead our “Da Sein” to other types of boredom. In this research, we assumed that Béla Tarr creates the first two forms of boredom in his audience’s attunement by using cinematic visual possibilities such as framing, camera movements, etc which are based on Heidegger’s boredom patterns to eliminate the banality and everydayness of audiences and put them into the deep boredom (the third type) in his films to reveal the concept of Being to them and make them face their Being especially in these two films: The Satan Tango and The Turin Horse. In this research we analyzed Heidegger's boredom patterns of “Da Sein” and as a result, we established cinematic boredom patterns to analyze Béla Tarr’s films. Among Béla Tarr’s movies, two films, The Satan Tango and The Turin Horse were chosen because of their obvious boredom patterns. by analyzing these two films, it became clear that forasmuch as " expectation " is the main characteristic of structural moments of boredom and this expectation is not being met, an absence can be formed which creates existential emptiness in the situation emptiness. This existential emptiness causes existential boredom and to overcome this boredom Tarr’s audience is forced to encounter their being.
کلیدواژههای انگلیسی مقاله
هایدگر, ملال, بلاتار, تانگوی شیطان, اسب تورین
نویسندگان مقاله
محمد هاشمی |
مدرس سینما در دانشکده هنر دانشگاه سوره
مهیار شاهمرادی |
گروه آموزشی سینما،دانشکده هنر،دانشگاه سوره ، تهران، ایران
نشانی اینترنتی
http://dam.journal.art.ac.ir/article_1073_a8becf243e9f44e659c1a4b92b18aa4a.pdf
فایل مقاله
فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده
fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به:
صفحه اول پایگاه
|
نسخه مرتبط
|
نشریه مرتبط
|
فهرست نشریات