این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
صفحه اصلی
درباره پایگاه
فهرست سامانه ها
الزامات سامانه ها
فهرست سازمانی
تماس با ما
JCR 2016
جستجوی مقالات
یکشنبه 30 آذر 1404
نامه هنرهای نمایشی و موسیقی
، جلد ۱۲، شماره ۲۶، صفحات ۱۱۳-۱۲۶
عنوان فارسی
تحلیل رویکرد محمدرضا درویشی در تنظیم قطعهی گنبد مینا اثر پرویز مشکاتیان، از منظر تغییرات مُدال، هارمونی و کنترپوان
چکیده فارسی مقاله
تغییرات مُدال در موسیقی ایرانی تابع ضوابط خاصِ تعیینشده در ردیف دستگاهی هستند، اما گنبد مینا، اثری با همکاری مشترک پرویز مشکاتیان و محمدرضا درویشی، پا را فراتر از این ضوابط میگذارد. در این اثر مُدگردی از مُد مبدأ قطعه (دشتی)، به مقاصدی غیر از مقاصد تعیینشده در ردیف دستگاهی صورت گرفته است. این تغییرات مُدال با مفهومهای آلتراسیون و متغیر گره خورده است زیرا هر دو مفهوم در فرآیند خروج از مُد، علاوهبر کاربردهای دیگرشان مورداستفاده قرار میگیرند. بنابراین یکی از اهداف این مقاله، تبیین مفهومِ آلتراسیون و متغیر در اثر موردبحث بهعنوان راهی برای مُدگردی با شیوههای نو است. علاوهبر تغییرات مُدال، هارمونی هم در گنبد مینا موردمطالعه قرار گرفته است. استفاده از فواصل دیسونانس در ارتباط با نغمههای پایدارِ مُد، مانند شاهد که مغایر با نگرشهای ارایهشده برای هارمونیزه کردن مُدهای ایرانی، مانند فرهاد فخرالدینی یا علی قمصری است، بررسی میشود. این بررسی راه را برای ارایهی نگاه هارمونیک جدید در ارتباط با مُد دشتی، یعنی مُد اثر مذکور باز میکند که دو ویژگی اساسی دارد: ویژگی اول، استفاده از ردههای مجموعهایِ (015) و (016) بهعنوان آکوردهای اصلیِ شاهد و خاتمه و تعیین ردههای دیگر برای نغمههای دیگر مُد است. ویژگی دوم استفاده از دو کاردینالیتهی متفاوت برای درجات مختلف مُد است: ترایکورد و تتراکورد. ترایکوردها برای درجاتِ پایدارتر مُد مانند شاهد، خاتمه و ایست موقت استفاده شده و تتراکوردها برای دیگر درجات یا برای مُدگردی یا خروج موقت از مُد استفاده شدهاند. برایمثال استفاده از (0358) برای سوم بالای شاهد. همچنین، از نقطهنظر کنترپوانی، نگاهی طبقهبندیشده در استفاده از فواصل دوم بزرگ، سوم کوچک و بزرگ بهصورت فاصلهی ترکیبی، ششم کوچک و بزرگ و اکتاو که در گوشههای مختلف این اثر بهکار رفته است. روش تحقیق در این پژوهش، بهصورت مطالعهی کتابخانهای است و آنالیز هارمونیِ این اثر، بر مبنای نظریهی مجموعهها انجام شده است.
کلیدواژههای فارسی مقاله
محمدرضا درویشی، هارمونی، کنترپوان، تغییرات مُدال، پرویز مشکاتیان،
عنوان انگلیسی
A study of Mohamadreza Darvishi’s approach in the arrangement of Gonbade Mina by Parviz Meshkatian from the perspectives of modal alterations, harmony and counterpoint
چکیده انگلیسی مقاله
Modal changes in Iranian music are dependent on specific criteria derived from Radif. Gonbade Mina, a work written by Parviz Meshkatian and arranged by Mohammad Reza Darvishi, goes beyond these criteria. In this work, modulations have been done from the origin mode of the piece (Dashti) to purposes other than the purposes specified in the Radif. These modal changes are tied to the concepts of alteration and Motaghayer because both concepts are implemented in the modulation process, in addition to their other uses. Therefore, one of the aims of this research is to analyze the concept of alteration and Motaghayer in the mentioned work as a way to modulate with new methods. In addition to modal changes, Harmony has also been studied in the Gonbade Mina. The use of dissonance intervals for the stable degrees of Dashti mode, such as Shahed, which is contrary to the approaches offered to harmonize Iranian Modes, such as Farhad Fakhreddini or Ali Ghamsari, is examined. This research opens the way for presenting a new harmonic view concerning the Dashti mode, i.e. the mode of the mentioned work, which has two fundamental characteristics. The first feature is to use the sets (015) and (016) as the main chords of the Shahed and Khatemeh and to assign other Pitch-Class sets for other modes’ degrees. The second feature is the use of two diverse cardinals for different degrees of a mode: trichord and tetrachord. Trichords are used for more stable degrees of a mode such as Shahed, Khatemeh, and first and tetrachords are used for other degrees of a mode and modulations. For example, using (0358) for the upper third of the Shahed. The third aspect of this research focuses on the intervals employed to achieve the contrapuntal textures without altering the Dashti mode. The result is the major second and the minor and major third in the form of compound intervals, the minor and major sixth, and the octave, used systematically at different Gushes. The research method in this research is a library study and the harmonic analysis of this work is based on the theory of sets.
کلیدواژههای انگلیسی مقاله
محمدرضا درویشی, هارمونی, کنترپوان, تغییرات مُدال, پرویز مشکاتیان
نویسندگان مقاله
علی توکلی |
کارشناس ارشد آهنگسازی، دانشکده موسیقی، دانشگاه هنر، تهران، ایران
امین هنرمند |
دانشیار گروه موسیقی، دانشکدگان هنرهای زیبای دانشگاه تهران، ایرا
نشانی اینترنتی
http://dam.journal.art.ac.ir/article_1058_ed60f641109fcf22f2f50dac491d1995.pdf
فایل مقاله
فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده
fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به:
صفحه اول پایگاه
|
نسخه مرتبط
|
نشریه مرتبط
|
فهرست نشریات