این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
نقد زبان و ادبیات خارجی، جلد ۱۵، شماره ۲۱، صفحات ۵۷-۹۶

عنوان فارسی جایگاهِ شکسپیر در فلسفه ی لویناس
چکیده فارسی مقاله امانوئل لویناس، فیلسوف دیر آشنای قرن بیستم، در فلسفه‌پردازی خود، قبل از رونمایی از ایده­های نوین در سال 1961، متاثر از هنر بود. نه تنها هنر، بلکه به­طورِ پارادوکس گونه­ای ادبیات و ادیبانِ بزرگ جهان نیز وی را تحت تأثیر قرار داده بودند. درواقع متفکرانی نظیر داستایوفسکی، گوگول، سروانتس، و چهره­های بزرگ ادبیات­ ملل مختلف، خواه آگاهانه یا ناخودآگاه، در فلسفه و اندیشه­ی وی دستی داشته­اند و او خود به این نکته در مصاحبه­ای با فیلیپ نمو اشاره می­کند. اما باید گفت شکسپیر کسی است که وی به آثار او اشاره­ی ویژه­ای می­کند. خصوصاً در سال‌های آغازینِ تحقیق و پژوهش فلسفی خود از سال 1947 تا 1961، از او و نمایشنامه­های لیرشاه، هملت، مکبث و رومئو و ژولیت سخنانی به میان می­آورد که مستقیماً در راستای گسترش مفاهیمِ اساسیِ فلسفه­اش به کار گرفته می‌شوند. از این رو، تأثیری که وی از ادبیات و شکسپیر در جهت معرفی فلسفه­ی خود، «اخلاق به مثابه فلسفه­ی اولی»، گرفته است جای تأمل و بررسی دارد. در این راستا، این مقاله درنظر دارد تأثیر ادبیات و خصوصاً شکسپیر بر این فیلسوف را مورد بحث قرار دهد. پس از مقدمه­ای مختصر، به تشریح اشارات وی به شکسپیر در نوشته­هایش، با تأکید بر زمان و دیگری، می­پردازیم. درخلال این گفتگوها، جایگاه شکسپیر در اندیشه­ی لویناس را به بحث گذاشته و اهمیت او را برای این فیلسوف روشن می­کنیم.
کلیدواژه‌های فارسی مقاله لویناس، شکسپیر، ادبیات، خود یا همان، دیگری، دگربودگی یا غیریت، چهره،

عنوان انگلیسی Shakespeare’s position in Levinas’s Philosophy
چکیده انگلیسی مقاله Emmanuel Levinas, the lesser known twentieth century philosopher, had been influenced by art in his philosophizing before he proposed his new ideas in 1961. Not only was he influenced by art, but paradoxically by literature and a number of great literary figures. Thinkers like Dostoevsky, Gogol, Cervantes and other universally-acclaimed figures, consciously or unconsciously, had their hands in his philosophy and he himself pointed to this fact in an interview with Philippe Nemo. But Shakespeare is the one to whom he alluded with specificity. Especially at the outset of his philosophical career from 1947 to 1961, he referred to Shakespeare and his Hamlet, Macbeth, King Lear and Romeo and Juliet in such a way as if they serve as a direct impact on his philosophical thoughts. Thus, the inspiration he receives from literature seems to be worthy of a further study and analysis. Therefore, this article aims at studying the impact of literature and especially Shakespeare on Levinas. After a brief introduction, the study considers Levinas’s allusions to Shakespeare in various parts of his oeuvre, with an emphasis on Time and the Other. Through such a dialogue, Shakespeare’s position for Levinas will be discussed and his significance for him will be exposed.
کلیدواژه‌های انگلیسی مقاله لویناس, شکسپیر, ادبیات, خود یا همان, دیگری, دگربودگی یا غیریت, چهره

نویسندگان مقاله مهرداد بیدگلی |
دانشگاه سمنان

شمس الدین رویانیان |
دانشگاه سمنان


نشانی اینترنتی https://clls.sbu.ac.ir/article_100112_d753ee9dfc1ed81d48ec79d6bc54729d.pdf
فایل مقاله فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به: صفحه اول پایگاه   |   نسخه مرتبط   |   نشریه مرتبط   |   فهرست نشریات