این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
پژوهش های ادب عرفانی (گوهر گویا)، جلد ۱۵، شماره ۱، صفحات ۱۳۷-۱۵۴

عنوان فارسی دلایل شمس تبریزی ستیزیِ قونویان و درنگی بر فرجام کار وی
چکیده فارسی مقاله متأسفانه با وجود رخدادهای شگرف در زندگانی شمس تبریزی (ف. پس از 645 ق.)، بخش‌های ناشناخته بسیاری، به‌ویژه در ماه‌های اقامت در قونیه، در زندگی او وجود دارد. مقاله پیش رو با هدف روشن‌کردن زوایای تاریک‌مانده زندگی شمس تبریزی و نشان‌دادن درستی و نادرستی اطلاعات و روایت‌های در پیوند با سرنوشت اوست. این پژوهش به‌شیوه توصیفی ـ تحلیلی و بر بنیاد منابع کتابخانه‌ای فراهم آمده است. در آغاز، سه دلیل برای دشمنی قونویان با شمس در ایام کوتاه اقامتش در این شهر، ارائه و توضیح داده شده است: 1) ناآشنایی با مقام عرفانی شمس، در مرتبه یک ولیّ مستور؛ 2) سلوک اجتماعی شمس؛ 3) تحریکات علاءالدین محمد، پسر کهتر مولانا. بی‌تردید دشمنی قونویان با شمس نمی‌توانست فرجام خوشی داشته باشد و این دشمنی تنها با نبود شمس از میان می‌رفت. غیبت ناگهانی شمس از قونیه در سال 645 ق. بازار افسانه‌سازی و شایعه‌پردازی را دربارۀ سرنوشت او گرم کرد. برخی برآن‌اند که شمس در توطئه‌ای کشته شده که علاءالدین نیز در آن دخالت داشته است. برخی دیگر معتدند او به مهاجرتی خودخواسته از قونیه به تبریز ناگزیر شده است؛ ازاین‌رو به باور برخی، آرامگاه شمس در قونیه و به باور برخی دیگر، در خوی است. پذیرفتن هرکدام از این نظریات مستلزم آن خواهد بود که دلایل موجّهی برای رقم‌خوردن چنان سرنوشتی برای شمس ارائه شود. با وجود دشواری مسئله، به‌ویژه به‌سبب سکوت اسناد و آثار معتبر، تلاش شده است تا در یک بازخوانی، درستی یا نادرستی روایت‌های موجود در پیوند با این مسائلْ ارزیابی، و سنجیده‌ترین آنها بیان شود.
کلیدواژه‌های فارسی مقاله شمس تبریزی، علاءالدین محمد (پسر مولانا)، ولیّ مستور، دشمنی با شمس، سرنوشت شمس،

عنوان انگلیسی Investigating the Reasons for the Enmity of the People of Konya ‎with Shams Tabrizi and His Destiny
چکیده انگلیسی مقاله Unfortunately, the life of Shams Tabrizi (After 645 AH) has many unknowns during the months of his stay in Konya, despite the wonderful events in this period. The present descriptive-analytical study aims to illuminate the dark corners of Shams Tabrizi's life and show the correctness and inaccuracy of information and narrations related to his destiny based on library sources. First, three reasons for the enmity of people of Konya with Shams during his short stay in this city are presented and explained including 1) unfamiliarity with the mystical position of Shams as a Vali-e Mastur, 2) Shams' social behavior, 3) the provocations of Alaeddin Muhammad, the eldest son of Rumi. The enmity of the people of Konya with Shams could not have ended happily, and it could not be eliminated except in his absence. Shams' sudden absence from Konya in 645 AH heated up the market of myths and rumors about his fate. Some believed that Shams was killed in a conspiracy in which Alaeddin was also involved, and others believed that he was forced to emigrate voluntarily from Konya to Tabriz. Hence, according to some, Shams grave is in Konya and according to others, in Khoy. Acceptance of any of these views will require reasonable reasons to be given for Shams to suffer such a fate. Despite the difficulty of the issue, especially due to the silence of authentic documents and works, an attempt has been made to evaluate or correct the existing narrations related to these issues, and express the most authentic ones.
کلیدواژه‌های انگلیسی مقاله شمس تبریزی, علاءالدین محمد (پسر مولانا), ولیّ مستور, دشمنی با شمس, سرنوشت شمس

نویسندگان مقاله مجاهد غلامی |
استادیار زبان و ادبیات فارسی، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر، ایران،‏


نشانی اینترنتی https://jpll.ui.ac.ir/article_25901_f5e909ca3ef288315a6e51860e12e583.pdf
فایل مقاله فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به: صفحه اول پایگاه   |   نسخه مرتبط   |   نشریه مرتبط   |   فهرست نشریات