این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
صفحه اصلی
درباره پایگاه
فهرست سامانه ها
الزامات سامانه ها
فهرست سازمانی
تماس با ما
JCR 2016
جستجوی مقالات
شنبه 22 آذر 1404
فقه و اصول
، جلد ۴۸، شماره ۴، صفحات ۱۲۳-۱۴۳
عنوان فارسی
الگوی علمشناسی غایتمحور
چکیده فارسی مقاله
قدما معمولاً به تبعیت از ارسطو دانشها را با ملاک موضوع طبقهبندی میکردند. این ملاک مشکلاتی را همچون عدم فراگیری همه علوم و به دست نیاوردن یک ردهبندی جامع از دانشها و ... پدید آورده بود. برای مثال، مسائل برخی علوم همچون کلام و اصول فقه و یا فقه و حقوق و یا تاریخ و جغرافیا و ... چنین ارتباطی با موضوعات خود ندارند و همه مسائل آنها از عوارض ذاتیه موضوعشان خبر نمیدهند. در اینجا بود که برخی چون محقق خراسانی و بسیاری از اصولیان پس از وی، به «غایت» تمسک جستند. این دیدگاه که به دلیل نقصان الگوی علمشناسی ارسطویی شکل گرفته، خود نیز با کاستیهایی روبرو بوده که موجب شده است محققانِ بعد از صاحب کفایه، به تعدیلاتی در آن روی آورند، برخی الگوی علمشناسی ارسطویی (موضوعمحور) را کارآمدتر بدانند و دستهای دیگر نیز الگوی سومی غیر از اینها را ارائه دهند و حتی به سمت رویکردهای تلفیقی و قراردادی گرایش پیدا کنند.
کلیدواژههای فارسی مقاله
الگوی علمشناسی، تمایز موضوعی، تمایز غایی، محقق خراسانی،
عنوان انگلیسی
The Patterns of Goal-oriented Epistemology
چکیده انگلیسی مقاله
The ancients, following Aristotle, used to classify sciences according to their subject criterion. This criterion had created such problems as non-comprehensiveness of all sciences and not achieving a comprehensive classification of sciences, etc. For example, the problems of some sciences like theology, principles of jurisprudence, or jurisprudence and law, or history and geography, etc. do not enjoy such a relationship to their subjects and not all their problems signify the inherent accidents of their subjects. It was here that some scholars such as Muḥaqqiq Khurāsānī and many of the legal theoreticians (uṣūlīs) after him, resorted to “goal” (ghāyat). This viewpoint, that has been formed because of the deficiency of the Aristotelian epistemology pattern, has itself suffered from deficiencies, which has prompted the scholars followed by the author of Al-Kifāya to undertake some modifications on it; some consider the (subject-oriented) Aristotelian epistemology pattern as more efficient; and yet another group present a third pattern apart from these and even find tendency toward eclectic and conventional approaches.
کلیدواژههای انگلیسی مقاله
الگوی علمشناسی, تمایز موضوعی, تمایز غایی, محقق خراسانی
نویسندگان مقاله
حامد مصطفوی فرد |
دانشگاه فردوسی مشهد
حمید ایماندار |
دانشگاه فردوسی مشهد
نشانی اینترنتی
https://jfiqh.um.ac.ir/article_31394_a4f2315b05753ea62e168b592af0a8c4.pdf
فایل مقاله
فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده
fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به:
صفحه اول پایگاه
|
نسخه مرتبط
|
نشریه مرتبط
|
فهرست نشریات