این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
صفحه اصلی
درباره پایگاه
فهرست سامانه ها
الزامات سامانه ها
فهرست سازمانی
تماس با ما
JCR 2016
جستجوی مقالات
چهارشنبه 26 آذر 1404
پژوهشنامه انقلاب اسلامی
، جلد ۱۲، شماره ۴۴، صفحات ۶۱-۸۴
عنوان فارسی
پارادوکس سامان سیاسی و دموکراسی سیاسی در دوره دوم پهلوی
چکیده فارسی مقاله
هدف: جوهره سیاست و جامعهشناسی سیاسی، بر چگونگی نظم یافتن روابط نابرابر قدرت، میان حاکمان و فرمانبران استوار است. این دقیقاً همان چیزی است که ضرورت وجودی نظم سیاسی و استمرار یا اسقاط آن را توجیه می کند. ازاینرو، پژوهش حاضر، رابطه منفی و پارادوکسیکال میان دو مفهوم «دموکراسی» و « نظم سیاسی» را مهم ترین علت ناتوانی رژیم پهلوی دوم در بازتولید «نظم سیاسی مشروع» و شکل گیری انقلاب اسلامی میداند و درصدد پاسخگویی به این سؤال است که چرا علا رغم وجود نهادهای قانونی دموکراتیک در دوره پهلوی دوم، ثبات سیاسی دولت از مشروعیت برخوردار نبوده است؟ روش شناسی: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق، کیفی و با رویکرد نهادگرایی تاریخی بررسی شده و داده ها از طریق روش کتابخانه ای – اسنادی گردآوری و تحلیل داده ها با بهره گیری از چهارچوب نظری تامس نیگل تحت عنوان «تعارض منافع شخصی با منافع غیرشخصی» در سطح سیاسی انجام شده است. یافته ها: صورتبندی روابط نابرابر قدرت در رژیم پهلوی دوم، از سال 1332 به بعد ماهیت دوگانه و متناقضی به خود گرفت؛ بهگونه ای که تعارض میان منافع شخصی (منافع شخصی شاه) و منافع غیرشخصی (نهادهای سیاسی جمعی – عقلانی) اساسیترین عاملی بود که سبب شد مناسبات قدرت در دوره دوم پهلوی به سمت قدرت نامشروع میل کند. نتیجه گیری: تمایل دولت به شخصی کردن قدرت از رهگذر تعارض با نهادهای قانونی ـ جمعی باعث تضعیف ثبات دموکراتیک و بهتبع آن اقتدارگرایی مبتنی بر سامان سیاسی نامشروع و ناپایدار شده است. به گونه ای که رژیم پهلوی دوم را می توان در قالب مفهومیِ «دولت شکنندهای» تعریف و تحلیل نمود که هم محصول تعارض منافع موردنظر تامس نیگل و هم تشدیدکننده تعارض بین منافع شخصی و منافع جمعی در سطح سیاسی است.
کلیدواژههای فارسی مقاله
سامان سیاسی، دموکراسی سیاسی، مشروعیت سیاسی، نهادهای سیاسی، پهلوی دوم،
عنوان انگلیسی
The paradox of political order and political democracy in the second Pahlavi period
چکیده انگلیسی مقاله
Objective: The essence of politics and political sociology is based on how unequal power relations between rulers and subordinates are regulated. This is exactly what justifies the necessity of political order and its continuation or abolition. Therefore, the present study considers the negative and paradoxical relationship between the two concepts of "democracy" and "political order" as the most important reason for the inability of the second Pahlavi regime to reproduce "legitimate political order" and the formation of the Islamic Revolution. The question is why, despite the existence of democratic legal institutions in the second Pahlavi period, the political stability of the government did not have legitimacy?Methodology: The present study was reviewed using a qualitative research method with a historical institutionalist approach and the data were collected through a library-documentary method and the data were analyzed using the Thomas Nigel theoretical framework entitled " "Conflict of personal interests with impersonal interests" has taken place at the political level.Results: The formation of unequal power relations in the second Pahlavi regime, from 1332 onwards, took on a dual and contradictory nature; In such a way that the conflict between personal interests (personal interests of the Shah) and impersonal interests (collective-rational political institutions) was the most fundamental factor that caused the power relations in the second Pahlavi period to turn to illegitimate power.Conclusion: The government's tendency to personalize power through conflict with legal-collective institutions has undermined democratic stability and, consequently, authoritarianism based on illegitimate and unstable political order. In a way, the second Pahlavi regime can be defined and analyzed in the context of the concept of "fragile state", which is both the product of the conflict of interests sought by Thomas Nigel and the intensification of the conflict between personal interests and collective interests at the political level.
کلیدواژههای انگلیسی مقاله
سامان سیاسی, دموکراسی سیاسی, مشروعیت سیاسی, نهادهای سیاسی, پهلوی دوم
نویسندگان مقاله
سعید حاجی ناصری |
استادیار گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران
علی محمدی مصیری |
دانشجوی مقطع دکتری، علوم سیاسی ،جامعه شناسی سیاسی، دانشگاه تهران.
نشانی اینترنتی
https://rjir.basu.ac.ir/article_5145_1421b34a12a3b8f4c5012d1078b6f5ef.pdf
فایل مقاله
فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده
fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به:
صفحه اول پایگاه
|
نسخه مرتبط
|
نشریه مرتبط
|
فهرست نشریات