این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
صفحه اصلی
درباره پایگاه
فهرست سامانه ها
الزامات سامانه ها
فهرست سازمانی
تماس با ما
JCR 2016
جستجوی مقالات
یکشنبه 23 آذر 1404
باغ نظر
، جلد ۲۰، شماره ۱۲۲، صفحات ۵-۱۶
عنوان فارسی
بازنمایی ویرانۀ شهری در سینمای موج نوی ایران مطالعۀ موردی فیلمهای خشت و آینه (۱۳۴۳)، تنگنا (۱۳۵۲)، دایره مینا (۱۳۵۷)
چکیده فارسی مقاله
چکیده بیان مسئله: ویرانه شهری به عنوان محصولی از فرایند مدرنیزاسیون و تغییرات شهری، علاوه بر پیوندی که با گذشته دارد نمایانگر تضادهای ذاتی مدرنیته است و از دیالکتیک تخریب/تولیدی سخن میگوید که جامعه در حال توسعه در بطن خود پرورش میدهد؛ جامعهای که همچنان که خواهان پیشرفت و جلوهگری است، به زیست شهری و زندگی مردم بیتوجهی میکند. ویرانهها با سر بر آوردن از متن شهر مدرن، همچون روایتگرانی بهجامانده از گذشتهای نه چندان دور و گواهی بر تاریخ معاصر و وضعیت پرتلاطم اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن ظاهر میشوند. پژوهش حاضر میکوشد با بررسی چگونگی بازنمایی ویرانههای شهری در آثار سینمای موج نوی ایران، به نقش و ماهیت این عنصر در مدرنیزاسیونِ پیش از انقلاب اسلامی ایران بپردازد. مقاله در ابتدا مدرنیزاسیونِ شهری تهران در دوره پهلوی را در ارتباط با پروژه هاسمانیزاسیون پاریس و نیز اهمیت زوال و تولید ویرانه در هر دو پروژه مورد مطالعه قرار میدهد و سپس با در نظر داشتن این نکته که شهر تهران به مثابه بستر روایت در بسیاری از آثار سینمای موج نو عمل میکند، سه اثر شاخص سینمای موج نو به عنوان نمونه موردی مباحث مورد بررسی قرار میگیرند: خشت و آینه (3134) ساخته ابراهیم گلستان، تنگنا (1352) ساخته امیر نادری و دایره مینا (1357) به کارگردانی داریوش مهرجویی. هدف پژوهش: این مقاله بر آن است تا با بررسی ویرانههای شهری در این آثار، نهتنها نقشی که در متبلورساختن تناقضها و تضادهای مستتر در بطن مدرنیزاسیون پهلوی دارند را برجسته کند که میکوشد چگونگی قدرت آنها در عیانکردن سوی دیگرِ پیشرفت ظاهریِ جامعه را شرح دهد. روش پژوهش: مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای انجام شده است. نتیجهگیری: مدیوم سینما علاوه بر رویکردی مستند در بازنمایی امر ویرانه، قادر است همگام با این عنصر، با نگاهی خلاقانه و از طریق شخصیتها و همزیستیشان با چنین مکانهایی، فانتاسماگوریای شهر مدرن را به چالش کشد و از گسستها و معضلاتی بگوید که مدرنیته برای بقای خود آنها را حاصل میکند.
کلیدواژههای فارسی مقاله
سینمای موج نوی ایران، سینمای ویرانه، ویرانههای شهری، مدرنیزاسیون شهری، کلانشهر تهران،
عنوان انگلیسی
Representation of Urban Ruins in Films of Iranian New Wave Cinema Case Studies: The Brick and the Mirror (1964), Strait (1973), and The Cycle (1978)
چکیده انگلیسی مقاله
Abstract Problem statement: Urban ruins, as a result of modernization and urban transformation, are not only able to reveal modernity’s inseparable contradictions but also can unfold the existing dialectic between the two acts of creation and destruction within which a developing country develops by maintaining a relationship with the past. However, as much as it strives to advance and astonish, it ignores ordinary city life and its people. Ruins appear as narrators who speak of a city’s recent past and justify what happened during the tense periods of a country’s political, social, and economic struggles. This article, by studying how these ruins are represented in films of Iranian New Wave cinema, sets out to explain the role and identity of this element in Iran’s modernization before the Islamic revolution. Tehran’s development during the Pahlavi era is the focus of this study and is discussed in relation to Paris’s Haussmannization to thoroughly investigate the significance of urban decay and ruination in each one. Regarding the fact that Tehran appears as the main story scenery for many Iranian New Wave films, three notable features are studied: The Brick and the Mirror (1964) by Ebrahim Golestan, Strait (1973) by Amir Naderi, and The Cycle (1978) by Dariush Mehrjui. Research objective: This article aims to not only foreground urban ruins’ position in disclosing modernization’s innate contradictions during the Pahlavi era but show how they are capable of unmasking society’s meretricious development. Research method: This study is descriptive-analytical and draws upon library resources including direct reviews of the three named films. Conclusion: The article concludes that cinema, besides being a documental tool in recording urban ruins, can have a creative perspective on these places and their residents to challenge the modern city’s phantasmagoria and its desperateness for retaining the superficial aspects of modernity.
کلیدواژههای انگلیسی مقاله
سینمای موج نوی ایران, سینمای ویرانه, ویرانههای شهری, مدرنیزاسیون شهری, کلانشهر تهران
نویسندگان مقاله
نسترن باقری |
کارشناس ارشد سینما، دانشکدۀ سینما و تئاتر، دانشگاه هنر، تهران، ایران.
علیرضا صیاد |
دانشیار گروه سینما، دانشکدۀ سینما و تئاتر، دانشگاه هنر، تهران، ایران.
نشانی اینترنتی
http://www.bagh-sj.com/article_171945_e4d465f59fa99a4e0ba20058046e9f2a.pdf
فایل مقاله
فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده
fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به:
صفحه اول پایگاه
|
نسخه مرتبط
|
نشریه مرتبط
|
فهرست نشریات