P) که بیشترین غلظت سلنوپروتئین P مربوط به تیمار حاوی 6/0 میلیگرم نانوسلنیوم در کیلوگرم جیره بود (T5). در میان گروههای مربوط به تیمارهای 2 و 3 که به ترتیب 3/0 میلیگرم سدیم سلنیت در کیلوگرم جیره (T2) و 15/0 میلیگرم نانوسلنیوم در کیلوگرم جیره (T3) تغذیه شده بودند، تیمار 3 غلظت بالاتری از سلنوپروتئین P داشت. نتایج ارزیابی غلظت سرمی سلنوپروتئین P در آخرین نمونهبرداری در انتهای تحقیق نشان داد که روندی مشابه با تغییرات غلظت سرمی سلنوپروتئین P که در دومین نمونهبرداری در میانه تحقیق مشاهده شد به وقوع میپیوندد. تنها تفاوت مابین نتایج دومین و سومین نمونهبرداری این بود که تفاوت بین غلظتهای سرمی سلنوپروتئین P در تیمارهای T2 و T3 در انتهای تحقیق بیشتر شده بود. مشابه با نتایج سلنوپروتئین P، غلظت سرمی گلوتاتیون پراکسیداز نیز در سه مرتبه خونگیری مورد ارزیابی قرار گرفت که در دومین نمونهبرداری در میانه تحقیق ارزیابی غلظت سرمی گلوتاتیون پراکسیداز نشان داد که در گروههای T5، T4، T3 و T2 مقدار غلظت سرمی به صورت معنیداری بیشتر از گروه کنترل (T1) بود (05/0>P). تفاوت مابین غلظت سرمی گروه کنترل و تیمار T3 معنیدار نبود (05/0
P) و با افزایش مقدار نانوسلنیوم در جیره از 15/0 میلیگرم در کیلوگرم جیره تا 6/0 میلیگرم در کیلوگرم جیره غلظت سرمی گلوتاتیون پراکسیداز یک روند افزایشی نشان داد. با در نظر گرفتن تمام شاخصهای آزمایش، در این تحقیق 6/0 میلیگرم در کیلوگرم جیره به عنوان بهترین سطح از مکملهای نانوسلنیوم پیشنهاد شده و نانوسلنیوم نسبت به فرم غیرآلی سلنیوم مؤثرتر بوده و در مقادیر مشابه از دو تیمار، نانوسلنیوم غلظت سرمیِ بالاتر سلنوپروتئین P و گلوتاتیون پراکسیداز را باعث میشود.نتیجهگیری نهایی: افزودن نانوسلنیوم نسبت به سدیم سلنیت مؤثرتر بوده بوده و باعث افزایش بیشتر غلظت سرمی آنتیاکسیدانهای سلنوپروتئین P و گلوتاتیون پراکسیداز در خروسهای گله مرغ مادر گوشتی شد.