این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
پژوهش های فلسفی – کلامی، جلد ۱۸، شماره ۷۰، صفحات ۱۶۳-۱۷۳

عنوان فارسی پارادوکس کرول از منظر ویتگنشتاین، ابن سینا، و خواجه نصیر
چکیده فارسی مقاله پارادوکس کَرول بنیادی‌ترین مفهوم منطق، یعنی مفهوم استنتاج را به چالش می‌کشد و چنین می‌نمایاند که در هیچ استنتاجی نمی‌توان از مقدّمات به نتیجه رسید. مقاله‌ی پیش رو این پارادوکس را بر سه اندیشمند بزرگ، ویتگنشتاین، ابن‌سینا، و خواجه نصیر، عرضه می‌کند و می‌کوشد تا راه‌حلّی را از سخنان آنان فرا چنگ آورد. ویتگنشتاین از یک وضع مقدّم «بیان‌ناپذیر» ولی «نشان‌دادنی» در همه‌ی استنتاج‌ها سخن می‌گوید که سرانجام به تفکیک «قاعده» از «مقدّمه» می‌انجامد. ابن‌سینا نیز اصول منطقی را «مکیال» می‌داند نه «مادّه»، که این دقیقاً همان تفکیک یادشده است. و خواجه نصیر از نیازمندی هر قیاس اقترانی به یک وضع مقدّمِ «معاون» و «مقارن» سخن می‌راند که بیان دیگری از «وضع مقدّم بیان‌ناپذیرِ نشان‌دادنیِ» ویتگنشتاین است که باز به تفکیک یادشده منتهی می‌شود. و تفکیک «قاعده» از «مقدّمه» و نارواییِ تبدیل اوّلی به دومی کلید حلّ پارادوکس کرول است. این دقیقاً همان تفکیک یادشده است. و خواجه نصیر از نیازمندی هر قیاس اقترانی به یک وضع مقدّمِ «معاون» و «مقارن» سخن می‌راند که بیان دیگری از «وضع مقدّم بیان‌ناپذیرِ نشان‌دادنیِ» ویتگنشتاین است که باز به تفکیک یادشده منتهی می‌شود. و تفکیک «قاعده» از «مقدّمه» و نارواییِ تبدیل اوّلی به دومی کلید حلّ پارادوکس کرول است.
کلیدواژه‌های فارسی مقاله

عنوان انگلیسی Carroll’s Paradox from the viewpoints of Wittgenstein, Ibn Sīnā, and Tūsī
چکیده انگلیسی مقاله (Received: 26 July 2016 - Accepted: 8 December 2016) ABSTRACT Carroll’s paradox calls the most fundamental concept of logic, namely the concept of inference, into challenge, and appears to convey that one cannot pass, in any inferences, legitimately from premises to conclusion. So as to get hold of any possible solution out of their writings, the current article puts the paradox under three giant thinkers’ (i.e. Wittgenstein, Ibn Sīnā, and Tūsī) views. Wittgenstein puts forward an “inexpressible” but “showable” modus ponens in all inferences that leads ultimately to the distinction between “rule” and “premise”. Ibn Sīnā recognizes the logical principles as criterion (“mikyāl”) not as matter (“mādda”) for which the same exactly holds as the above distinction. Also, Tūsī speaks of the necessity of any syllogism to have an “assistant” and “concomitant” modus ponens that can be considered as the iteration of Wittgenstein’s “inexpressible-but-showable modus ponens” leading as before to the mentioned distinction. As a key solution to Carroll’s paradox, one should make a robust distinction between “rule” and “premise”, and bring inadmissibility to converting the former to the latter.
کلیدواژه‌های انگلیسی مقاله

نویسندگان مقاله مهدی عظیمی |
استادیار دانشگاه تهران دانشکده الهیات، گروه فلسفه و کلام اسلامی
سازمان اصلی تایید شده: دانشگاه تهران (Tehran university)


نشانی اینترنتی http://pfk.qom.ac.ir/article_811_79df891b3ccac46d07cf9f7bf616730c.pdf
فایل مقاله اشکال در دسترسی به فایل - ./files/site1/rds_journals/1416/article-1416-345811.pdf
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به: صفحه اول پایگاه   |   نسخه مرتبط   |   نشریه مرتبط   |   فهرست نشریات