این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
پژوهش های علوم و فناوری چوب و جنگل، جلد ۳۱، شماره ۴، صفحات ۱۱۹-۱۳۲

عنوان فارسی اثر ولاستونیت بر میزان کندسوزکنندگی و برخی از خواص فیزیکی چوب راش (Fagus orientalis L.)
چکیده فارسی مقاله سابقه و هدف: آتش در زمره‌ی مهمترین عوامل مخرب چوب محسوب می‌شود که می‌تواند خسارت‌های جبران‌ناپذیری را به همراه داشته‌باشد. کندسوز کردن مواد اشتعال‌پذیر نظیر چوب، عملی است که در آن عناصر تشکیل‌دهنده‌ی چوب را از تماس با اکسیژن هوا مصون داشته و یا انتقال حرارت را کند کرده و در نهایت آستانه آتش‌گیری (شعله‌وری) آن را به تأخیر می‌اندازد. مؤثرترین مواد کندسوزکننده که تاکنون معرفی شده‌اند، ترکیباتی شامل برم، کلر، فسفر، و یا مخلوطی از این ترکیبات هستند. بسیاری از این ترکیبات ممکن است روی سایر ویژگی‌های چوب نیز تأثیرگذار باشند. برای مثال، استفاده از کندسوزکننده‌ها در چوب، اغلب موجب افزایش جذب آب، تغییر رنگ و یا پوسیدگی قارچی چوب می‌شود. به‌طور کلی اگر تیمار با کندسوزکننده‌ها باعث مقاومت در برابر پوسیدگی و بهبود ثبات ابعاد چوب نیز گردد، آن ماده‌ی کندسوزکننده دارای برتری می‌باشد. تحقیق پیش‌رو، با هدف بررسی امکان استفاده از ولاستونیت به عنوان یک ماده کندسوزکننده در بهبود ویژگی‌های مقاومت به آتش و ثبات ابعاد چوب راش و همچنین تعیین سطح بهینه غلظت آن انجام شد.
مواد و روش‌ها: در این تحقیق اشباع نمونه‌های چوب راش (Fagus orientalis L.) با ولاستونیت به روش بتل در چهار غلظت 4، 3/6، 10 و 12 درصد انجام شد. ویژگی مقاومت به آتش نمونه‌های مورد مطالعه با پنج معیار (کاهش وزن، دمای اشتعال، دوام شعله، دوام گدازش، و مساحت سطح سوخته) بررسی گردید. در ادامه جذب آب و واکشیدگی حجمی نمونه‌ها نیز اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: نتایج نشان دادند که با افزایش غلظت ولاستونیت، مقاومت به آتش نمونه‌های تیمارشده افزایش یافت. بهترین نتایج از نظر افزایش مقاومت به آتش در نمونه‌های تیمارشده در غلظت‌های 10 و 12 درصد مشاهده شد؛ و در هیچیک از ویژگی‌های مورد اندازه‌گیری، اختلاف آماری معنی‌داری میان این دو غلظت دیده نشد. همچنین، بر اساس نتایج، واکشیدگی حجمی نمونه‌های تیمارشده با افزایش غلظت ولاستونیت، روند کاهشی داشت، ولی مقادیر کاهش از نظر آماری تفاوت معناداری نشان ندادند.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج به‌دست آمده از آزمون خوشه‌ای، مشخص شد که غلظت بهینه ولاستونیت 10 درصد اعلام شد که برای استفاده در بخش صنعت پیشنهاد می‌شود. به طور کلی، بسته به نوع کاربرد چوب و صرفه‌ی اقتصادی حفاظت، امکان استفاده از ولاستونیت در سطوح مختلف غلظت (حتی 3/6 درصد) نیز وجود دارد و می‌تواند ویژگی‌های مقاومت به آتش و ثبات ابعاد چوب را نسبت به نمونه تیمارنشده بهبود بخشد. از این رو، می‌توان چنین نتیجه‌گیری نمود که ولاستونیت، قابلیت استفاده به‌عنوان یک ماده‌ی کندسوزکننده در حفاظت چوب را داراست.
کلیدواژه‌های فارسی مقاله چوب راش،روش بتل،واکشیدگی حجمی،ولاستونیت،ویژگی‌های کندسوزکنندگی،

عنوان انگلیسی Effects of wollastonite on fire-retarding and some physical properties of beech wood (Fagus orientalis L.)
چکیده انگلیسی مقاله Abstract
Background and objectives: Fire is one of the most important wood destructive elements, causing irreparable damages. Fire retardancy of combustible materials such as wood is a mechanism in which the building materials of wood are protected from exposure to oxygen atmospheres, or reduction of heat transfer; this would ultimately delay the ignition time. The compounds which have been found to be most effective in producing flame retardance are compounds containing bromine, chlorine, or phosphorous, or combination of two or more of the compounds. Many of these compounds may affect other properties in wood. For example, fire-retardants in wood often increase water absorption, cause color changes, or lead to wood degradation. Generally, if treatment with a particular fire-retardant lead to an increase in resistance to decay, and to an improvement in the dimensional stability of wood, it is considered the best. In this study, it is aimed to investigate the possibility of using wollastonite as a fire-retardant in improving the fire resistance properties and dimensional stability in beech wood, as well as determining the optimal level of its consumption.
Materials and methods: Beech wood (Fagus orientalis L.) was used in this study. Impregnation of the specimens was carried out with wollastonite suspension at four consumption levels of 4, 6.3, 10 and 12%, using Bethel method (full-cell process). Five fire-retarding properties were measured, including weight loss (%), time to onset of ignition (s), duration of flame after removing of the piloted ignition (s), duration of glow after removing the piloted ignition (s), and the burnt area (%). Water absorption and volumetric swelling of the specimens were also measured.
Results: The results showed that fire-retarding properties were improved as the concentration of wollastonite suspension increased. The best results in terms of improving the fire properties were observed in specimens impregnated with wollastonite suspensions of 10 and 12%; these two consumptions were statistically grouped together in most of the fire properties measured. Furthermore, the treated wood specimens showed a decreasing trend in volumetric swelling with the increase in the consumption of wollastonite suspension, though the decreasing values were not statistically significant (6.3, 10 and 12 percent).
Conclusion: It was concluded that impregnation with wollastonite at 10% consumption would provide the optimum results in beech wood to be recommended to the industry. Depending on the type of wood application, and taking into account the economic aspects, other wollastonite consumptions of wollastonite suspension (even 6.3%) can also be used to improve fire properties and dimensional stability to a favorable extent in beech wood. Therefore, it can be concluded that wollastonite can be recommended as a flame retardant in wood protection.
کلیدواژه‌های انگلیسی مقاله چوب راش,روش بتل,واکشیدگی حجمی,ولاستونیت,ویژگی‌های کندسوزکنندگی

نویسندگان مقاله آذر حقیقی پشتیری |
مدرس مدعو، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران.

حمیدرضا تقی یاری |
دانشیار ، دانشکده‌ی مهندسی مواد و علوم میان‌ رشته‌ای، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، تهران، ایران.


نشانی اینترنتی https://jwfst.gau.ac.ir/article_7245_bd0b0e16ec869171d879d9305983fb99.pdf
فایل مقاله فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به: صفحه اول پایگاه   |   نسخه مرتبط   |   نشریه مرتبط   |   فهرست نشریات