اهداف: در جوامع روستایی، مسکن به طور مستقیم تحت تأثیر عوامل مختلفی نظیر شرایط اقلیمی، منابع طبیعی موجود، الگوهای معیشتی، باورها و سنتهای محلی و همچنین سیاستهای توسعه روستایی قرار دارد. هدف این تحقیق بررسی عوامل اقتصادی موثر بر تحولات کالبدی مساکن در روستاهای تهران بوده است. روش شناسی: این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی در سال 1403 در روستاهای رودبار قصران انجام گرفت. بهکمک روش نمونهگیری خوشهای، دهستان رودبار قصران و سپس نه روستا شامل نیکنامده، رودک، گلوکان، آبنیک، امینآباد، ایگل، گرمابدر، باغگل و بایر برای مطالعه انتخاب شدند. تعداد 401 نفر از این روستاها با استفاده از نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. شاخصهای مورد نیاز بر اساس پیشینه پژوهشی تعیین و پرسشنامهای بر این اساس طراحی شد. دادهها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون تحلیل شده و روستاهای مورد مطالعه با بهرهگیری از مدل ویکور رتبهبندی شدند. یافته ها: شاخص «اشتغال زنان» با ضریب متغیر 417/0 و ضریب همبستگی 672/0 و آماره آزمون 63/63 یکی از قویترین روابط را نشان میدهد که تأثیر قابل توجهی بر تغییرات مسکن دارد. همچنین، شاخص «توسعه زیرساختها و خدمات روستایی» نیز با ضریب همبستگی 668/0 و آماره آزمون 71/70 تأثیر بسیار قوی و معناداری بر ساختار مسکن دارد. شاخصهایی مانند «دریافت اعتبارات» و «فعالیتهای تولیدی» نیز تأثیرات قویتری دارند که با ضرایب همبستگی بالاتر و سطح معناداری پایین همراه هستند. رتبه نهایی هر روستا بر اساس ترکیب و امتیازات این شاخصها تعیین شده است. رتبهبندی روستاها بر اساس شاخصهای موثر بر تغییر ساختار کالبدی حاکی از آن بوده که روستای زایگان در رتبه اول قرار و روستای در رتبه هشتم قرار داشته است. نتیجه گیری: منابع درآمدی خانوارهای روستایی، درآمد غیرکشاورزی و فعالیتهای تولیدی و پسانداز بیشترین رتبه را در مقایسه با سایر شاخصها در تحولات مساکن روستایی داشتهاند.