مقدمه: درد مزمن یکی از مهمترین چالشها در مدیریت بیماران مبتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی است، بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی نقش ترس فاجعهآمیزی و سازگاری درد در پیشبینی درد مزمن در بیماران مبتلا به زانودرد بود. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به زانودرد مراجعهکننده به بیمارستان میلاد تهران بودند. نمونه پژوهش حاضر از نوع نمونهگیری هدفمند و به تعداد 250 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل، پرسشنامه سازگاری درد واولز و مک کران (2012)، پرسشنامه درد مزمن ون کورف و همکاران (1990) و پرسشنامه فاجعهآمیزی درد سالیوان و همکاران (1995) بود. تحلیل دادهها با آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و نرمافزار SPSS نسخه 22 انجام شد. یافته ها:نتایج ضرایب استاندارد مدل رگرسیون نشان داد نشخوار ذهنی (01/0p<، 39/0=β)، بزرگنمایی (01/0p<، 25/0=β) و درماندگی (۰۵/0p<، 21/0=β) با درد مزمن رابطه دارند و بنابراین به شکل مثبت و معنیداری درد مزمن بیماران مبتلا به زانودرد را پیشبینی میکند. همچنین تعهد به فعالیت (۰۵/0p<، 29/0-=β) و رضایت از درد (01/0p<، 20/0-=β) با درد مزمن رابطه منفی دارند و بنابراین به شکل معنیداری درد مزمن بیماران مبتلا به زانودرد را پیشبینی میکند. نتیجهگیری: بر اساس نتایج میتوان گفت توجه به ترس فاجعهآمیزی و سازگاری درد بیماران مبتلا به زانودرد در برنامهریزی مراقبتهای بهداشتی برای آنان میتواند به مدیریت بهتر درد مزمن در بیماران مبتلا به زانودرد کمک کند.