این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
صفحه اصلی
درباره پایگاه
فهرست سامانه ها
الزامات سامانه ها
فهرست سازمانی
تماس با ما
JCR 2016
جستجوی مقالات
جمعه 5 دی 1404
جستارهای اقتصادی
، جلد ۲۲، شماره ۴۵، صفحات ۲۱-۴۳
عنوان فارسی
ارائه چهارچوبی برای شناسایی و تحلیل الزامات پیادهسازی الگوی مالیات بر مجموع درآمد اشخاص حقیقی در ایران
چکیده فارسی مقاله
مقدمه و اهداف: دانش اقتصاد و تجربه کشورهای مختلف گواه این موضوع است که نظام مالیاتی مناسب میتواند افزونبر کاهش فقر و بهبود عدالت اجتماعی، باعث ایجاد درآمد پایدار برای دولتها و کاهش کسری بودجه دولت شود. اما بهدلیل وجود درآمدهای سرشار نفتی در کشور، دغدغه اصلی دولتها بهبود نظام مالیاتی کشور نبوده است؛ درصورتیکه با وجود تحمیل تحریمها علیه اقتصاد ایران نه درآمدهای نفتی و بودجه و نه عدالت اجتماعی در وضعیت مناسبی قرار ندارند. همچنین گفتنی است نظام مالیاتی ایران در خصوص درآمد اشخاص حقیقی، به شکل عمومی شاخصهای یک نظام مالیاتی کارآمد یعنی کارایی، عدالت و سادگی را تأمین نمینماید. این موضوع درحالی است که مالیات بر مجموع درآمد اشخاص حقیقی الگوی مالیاتی است که در بسیاری از کشورهای جهان در حال اجراست و میتواند نظام مالیاتستانی را افزونبر کاراتر نمودن، عادلانهتر نیز نماید و همچنین، از الگوی مالیاتی فعلی کشور سادهتر نیز باشد. پژوهش حاضر ابتدا بهدنبال شناسایی الزامات پیادهسازی نظام مالیات بر مجموع درآمد اشخاص حقیقی در ایران است و پس از آن الزامات با اهمیت بالاتر را بهدست آورده و سپس بررسی نماید با توجه به شرایط موجود در کشور کدامیک از این الزامات اولویت بالاتری برای پیادهسازی نظام مالیات بر مجموع درآمد در ایران دارد. با استقرار این نظام مالیاتی در کشور افزونبر بهرهمندی از عدالت بیشتر، کاهش نابرابری و کاهش ضریب جینی در کشور، میتوان به بودجهای به مراتب مقاومتر نسبت به شوکهای تحریم و نوسانات قیمت نفت دست یافت. روش: این پژوهش بهدلیل وجود مزیتهای عملیاتی در یافتههای آن برای سازمان امور مالیاتی، دارای جهتگیری کاربردی است و با توجه به ماهیت کمّی روشهای مورد استفاده پژوهش، مطالعه حاضر دارای روششناسی چندگانه از نوع کمّی است. در این تحقیق از دو روش دلفی فازی و مارکوس برای تحلیل دادهها استفاده شده که هر دو جزء روشهای کمّی هستند و از دادههای کمّی برای تحلیل بهره میبرند. در گام اول الزامات پژوهش از بررسی مطالعات مرتبط با مالیات بر مجموع درآمد در ایران و سایر کشورها استخراج شد و بهدلیل اینکه برای پیادهسازی یک نظام مالیاتی جدید در کشور نیازمند تجربه صاحبنظران نیز بودیم از طریق مصاحبه با آنان نیز تکمیل شد. بنابراین، 29 مورد از الزامات از روش مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان مالیاتی استخراج شد که شامل استادان دانشگاه، پژوهشگران و مسئولان سازمان مالیاتی بود. در مرحله بعدی الزامات بهدستآمده بهوسیله پرسشنامه خبرهسنجی و روش دلفی فازی غربال شد که در این روش برای غربال، نخست باید یک طیف فازی مناسب برای فازیسازی الزامات بهدستآمده معین شود که در این مطالعه از طیف لیکرت پنج درجهای استفاده شد و در نهایت تعداد نه الزام انتخاب شد که در نگاه خبرگان از اهمیت بالاتری برخوردار بودند. سپس با هدف اینکه کدامیک از نه الزام بهدستآمده رتبه بالاتری برای پیادهسازی نظام مالیات بر مجموع درآمد دارند، تمامی آنها با سه شاخص «تخصص خبرگان»، «میزان اثرگذاری» و «میزان منابع انسانی و مالی مورد نیاز» بهوسیله پرسشنامه اولویتسنجی و روش تصمیمگیری مارکوس رتبهبندی شدند. نتایج: پس از بررسی الزامات پیادهسازی نظام مالیات بر مجموع درآمد در ایران از نگاه نخبگان تعداد نه الزام از اهمیت بالاتری برخوردار بودند که عبارتاند از: «چابکسازی و کاهش کندیهای بوروکراسی اداری کشور»، «ارتقای شفافیت در نظام مالیاتی کشور»، «افزایش اعتماد عمومی به مقام مالیاتی»، «مدیریت افراد زیاندیده از تصویب مالیات بر مجموع درآمد»، «همسوسازی دیدگاه نخبگان و شخصیتهای مؤثر»، «هماهنگی با اسناد بالادستی»، «ایجاد ضمانت اجرای قانونی مناسب»، «ایجاد نظام هماهنگ و مطمئن جمعآوری و پردازش اطلاعات» و «تقویت زیرساختهای فناوری سازمان امور مالیاتی». سپس بهمنظور رتبهبندی نه الزام بهدستآمده از روش مارکوس استفاده شد. الزامات بهدستآمده بهوسیله سه شاخص تخصص خبرگان، میزان اثرگذاری و میزان منابع انسانی و مالی مورد نیاز بررسی شدند. در بین این سه شاخص، شاخص تخصص خبرگان و شاخص میزان اثرگذاری دارای اثر مثبت بودند؛ یعنی هر چه در خصوص یک الزام این دو شاخص بالاتر بودند، آن الزام در رتبه بهتری قرار میگرفت و در مقابل شاخص میزان منابع انسانی و مالی مورد نیاز دارای اثر منفی بود؛ یعنی این شاخص هرچه در خصوص یک الزام پایینتر بود، آن الزام در رتبه بهتری قرار میگرفت. در نهایت به روش مارکوس رتبههای اول تا چهارم الزامات پیادهسازی الگوی مالیات بر مجموع درآمد اشخاص حقیقی در کشور بهدست آمدند و مدیریت افراد زیاندیده از تصویب مالیات بر مجموع درآمد، تقویت زیرساختهای فناوری سازمان امور مالیاتی، همسوسازی دیدگاه نخبگان و شخصیتهای مؤثر و افزایش اعتماد عمومی به مقام مالیاتی بالاترین اولویتها را کسب نمودند. بحث و نتیجهگیری: پیادهسازی الگوی مالیات بر مجموع درآمد اشخاص حقیقی نیازمند تحقق الزامات آن است و با توجه به شرایط و امکانات کشور این الزامات رتبهبندی شدند. با توجه به اینکه الزام مدیریت افراد زیاندیده از تصویب مالیات بر مجموع درآمد بالاترین اولویت را به خود اختصاص داد، درنتیجه حاکمیت کشور باید ابتدا سازوکاری در نظر بگیرد که افراد زیاندیده از تصویب این نظام مالیاتی را مدیریت کند؛ زیرا عمده افراد زیاندیده افراد ثروتمندی هستند که بهدلیل تصویب این نظام مالیاتی متضرر میشوند؛ ازاینرو بهوسیله ثروت و ارتباطات خود بهدنبال سنگاندازی در مسیر پیادهسازی این نظام مالیاتی خواهند بود. اولویت دوم تقویت زیرساختهای فناوری سازمان امور مالیاتی بود و برای اینکه نظام مالیات بر مجموع درآمد بتواند در نظام اقتصادی کشور به شکل کارا عمل نماید، باید بتواند بهخوبی درآمدهای افراد را تشخیص دهد؛ بنابراین با توجه به این الزام و با توجه به دادهمحور بودن شناسایی مجموع درآمد اشخاص، باید زیرساختهای فناوری سازمان امور مالیاتی ارتقاء یابد. همچنین با توجه به رتبه سوم الزامات که همسوسازی دیدگاه نخبگان و شخصیتهای مؤثر است، باید نخبگان و شخصیتهای مؤثر نگاه نزدیکی به موضوع نظام مالیاتی در کشور پیدا کنند تا بتوان به سمت پیادهسازی نظام مالیات بر مجموع درآمد در کشور حرکت کرد. در نهایت با توجه به چهارمین الزام که افزایش اعتماد عمومی به مقام مالیاتی است، باید اعتماد مردم به مقام مالیاتی در کشور جلب شود؛ زیرا هر تغییری باعث ایجاد ناهماهنگیها و مشکلات در ابتدای حرکت است و درصورتیکه مردم به مقام مالیاتی کشور اعتماد نداشته باشند، کوچکترین مشکلی میتواند بحران بزرگی در کشور ایجاد نماید. تقدیر و تشکر: نویسندگان از پژوهشگاه حوزه و دانشگاه که حامی این پژوهش بوده و همچنین از داوران ناشناس تشکر میکنند. تعارض منافع: نویسندگان هیچگونه تعارض منافعی برای محتوا و نتایج بهدستآمده در این مقاله ندارند. طبقهبندی JEL: H24، H61، P43.
کلیدواژههای فارسی مقاله
الگوی مالیات بر مجموع درآمد اشخاص حقیقی،پیادهسازی،الزامات،سازمان امور مالیاتی ایران،دلفی فازی،روش مارکوس،
عنوان انگلیسی
A Framework for Identifying and Analyzing the Implementation Requirements of a Comprehensive Personal Income Tax System in Iran
چکیده انگلیسی مقاله
Introduction and Objectives: Economic theory and international experience demonstrate that an effective tax system can reduce poverty, enhance social equity, generate stable government revenues, and mitigate budget deficits. However, Iran’s heavy reliance on oil revenues has historically diminished the urgency for tax system reforms. Under economic sanctions, neither oil revenues nor fiscal stability and social equity are in a favorable state. Furthermore, Iran’s current personal income tax system fails to meet the core criteria of an efficient tax system—namely, efficiency, equity, and simplicity. In contrast, the comprehensive income tax model, implemented in many countries, offers a more equitable, efficient, and simplified alternative to Iran’s existing tax structure. This study seeks to (1) identify the prerequisites for implementing a comprehensive personal income tax system in Iran, (2) prioritize these requirements based on their significance, and (3) determine which should take precedence given Iran’s current conditions. Adopting this system could enhance fiscal equity, reduce inequality, lower the Gini coefficient, and create a more resilient budget less vulnerable to sanctions and oil price volatility. Methodology: Given its practical implications for the Iranian National Tax Administration (INTA), this study adopts an applied research approach with a mixed quantitative methodology, utilizing Fuzzy Delphi and MARCOS (Multi-Attribute Ranking and Choice for Optimal Outcomes System) techniques. Initially, 29 implementation requirements were identified through a literature review on comprehensive income taxation in Iran and other countries, supplemented by interviews with tax experts (including academics, researchers, and INTA officials). These requirements were refined using expert surveys and the Fuzzy Delphi method, applying a five-point Likert scale for fuzzification, ultimately narrowing the list to nine high-priority requirements. These were then ranked using the MARCOS decision-making method, evaluated against three criteria: Expert consensus Impact level Required human and financial resources Results: The analysis identified nine critical requirements for implementation: Streamlining bureaucratic inefficiencies Enhancing tax system transparency Increasing public trust in tax authorities Mitigating opposition from adversely affected stakeholders Aligning elite and influential perspectives Ensuring compliance with national policy frameworks Establishing robust legal enforcement mechanisms Developing an integrated data collection and processing system Strengthening INTA’s technological infrastructure Using MARCOS, these were ranked with expert consensus and impact level as positive indicators, while resource intensity was a negative factor. The top four priorities were: Managing adversely affected stakeholders (wealthy individuals likely to resist reform) Strengthening INTA’s technological infrastructure (essential for accurate income assessment) Aligning elite and influential perspectives (critical for policy consensus) Increasing public trust in tax authorities (vital for smooth implementation) Discussion and Conclusion: Successful implementation hinges on fulfilling these prerequisites, prioritized based on Iran’s specific conditions. Managing opposition from wealthy stakeholders emerged as the top priority, as resistance could obstruct reform. Technological upgrades are essential for efficient income tracking, while elite consensus-building and public trust is crucial for sustainable adoption. Without these measures, even minor implementation challenges could escalate into major crises. Acknowledgments: The authors thank the Research Institute of Hawzah and University "Pazhuheshgāh-e Hāwzeh wa Dāneshgāh", Iran for their support and the anonymous reviewers for their valuable feedback. Conflict of Interest: The authors declare no conflicts of interest regarding this study’s content or findings. JEL Classification: H24, H61, P43
کلیدواژههای انگلیسی مقاله
الگوی مالیات بر مجموع درآمد اشخاص حقیقی,پیادهسازی,الزامات,سازمان امور مالیاتی ایران,دلفی فازی,روش مارکوس
نویسندگان مقاله
سید هادی عربی |
دانشیار، عضو هیئتعلمی دانشگاه قم، قم، ایران
محمدجواد رفیعی |
دانشجوی دکترا، دانشگاه سراسری قم، قم، قم ایران.
محمد حسن ملکی |
استاد گروه مدیریت، دانشکده علوم اقتصادی و اداری، دانشگاه قم، قم، ایران.
نشانی اینترنتی
https://iee.rihu.ac.ir/article_2352_aecb0bff0a46d7d7981eaa0b29f70192.pdf
فایل مقاله
فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده
fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به:
صفحه اول پایگاه
|
نسخه مرتبط
|
نشریه مرتبط
|
فهرست نشریات