این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
صفحه اصلی
درباره پایگاه
فهرست سامانه ها
الزامات سامانه ها
فهرست سازمانی
تماس با ما
JCR 2016
جستجوی مقالات
جمعه 5 دی 1404
جستارهای اقتصادی
، جلد ۲۲، شماره ۴۵، صفحات ۹۱-۱۱۱
عنوان فارسی
یکپارچهسازی نظام مالیاتی حمایتی؛ راهبرد تحقق پنجره واحد خدمات حمایتی (ماده ۳۱ برنامه هفتم)
چکیده فارسی مقاله
مقدمه و اهداف: در کشورهای مختلف برنامههایی حمایتی مختلفی در حال اجراست. نوع ارتباطی که این برنامهها با نظام مالیاتی دارند، بیانکننده رویکرد حاکم بر نظامهای مالیاتی و حمایتی است. برنامههایی را میتوان مالیاتپایه دانست که در آنها نظام حمایتی از کانال نظام مالیاتی هدایت و اجرا شود؛ بهاینمعناکه پرداخت حمایتی دولت بخشی از منابع مالیاتی است که یا بهصورت نقدی یا به صورتهای دیگر به مشمولین پرداخت میشود. طبق این برنامهها نظام مالیاتی در ارتباط کامل با نظام حمایتی است و چه از نظر اطلاعاتی و چه از نظر اجرایی یکدیگر را پوشش میدهند. نظام حمایتی جدا از نظام مالیاتی آسیبهایی به دنبال دارد که بارزترین آنها ناکارآمدی در جمعآوری و توزیع منابع مالیاتی دولت است. در نظامی که مالیاتستانی آن مجزا از پرداختهای حمایتی باشد، افراد و خانوارها ممکن است هم به دولت پرداخت مالی (مالیات) داشته باشند و هم از دولت دریافت مالی (مالیات منفی) کنند. این امر ضرورت حرکت به سمت نظام یکپارچه مالیاتی حمایتی را نشان میدهد که در ضمن آن، شفافیت اطلاعات مالی سبب میشود افراد و خانوارها یا مشمول پرداخت مالیات شوند و یا اینکه از طرف دولت، کمکهای حمایتی دریافت کنند و مالیاتی نپردازند. این امر سبب بهبود توزیع درآمد و شکلگیری پنجره واحد خدمات حمایتی و پرونده الکترونیک رفاهی افراد یا خانوارها میشود؛ مسئلهای که در ماده 31 قانون برنامه پنجساله هفتم پیشرفت، ذیل سیاستهای حمایتی و توزیع عادلانه درآمد به آن اشاره شده است. روششناسی: این تحقیق در دسته تحقیقات کیفی قرار میگیرد و بهلحاظ ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. باتوجه به کاربردی بودن نتایج تحقیق، جهت ارتباط بین یکپارچهسازی نظام مالیاتی حمایتی و تحقق پنجره واحد خدمات حمایتی (ماده 31 برنامه هفتم) میتوان در دسته تحقیقات کاربردی دستهبندی کرد. روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق بهصورت کتابخانهای و اسنادکاوی بوده که با مراجعه به مقالات و کتب مرتبط داخلی و خارجی و گزارشهای سازمانهای داخلی و بینالمللی در این زمینه گردآوری میشود. در فراگرد مطالعات کتابخانهای برای حصول موضوع مقاله، گامهای زیر برداشته شده است: الف) تبیین مفهوم یکپارچگی در تشخیص مالیاتی و حمایتی: مبتنی بر آن، امر تأمین درآمد دولت از راه اخذ مالیات با هزینهکرد این منابع در اجرای برنامههای حمایتی، در یک ساختار جمع شدهاند. ب) پنجره واحد خدمات حمایتی: ماده 31 برنامه هفتم: باید پنجره واحد خدمات حمایتی و پرونده الکترونیک رفاهی افراد یا خانوار بهطورکامل راهاندازی شود و بهعلاوه تمامی حمایتهای نقدی و غیرنقدی از طریق این پنجره ارائه شود. ج) اهداف و شیوههای اتصال نظام حمایتی مبتنی بر مالیات: در عبارات زیر بهصورت خلاصه ذکر شده است. جدول 1: رویکردهای ارتباط نظام مالیاتی حمایتی غیرمشروط مشروط نقدی مالیات بر درآمد منفی مالیات بر درآمد منفی مشروط اعتباری مالیات بر درآمد اعتباری (رالف) مالیات بر درآمد کار کالابرگهای مبتنی بر مالیات د) نوعشناسی برنامههای حمایتی در ایران: براساس روشهای تأمین مالی، هدفگذاری و مشروط بودن از یکدیگر میتوان به بررسی برنامههای حمایتی پرداخت؛ افزونبرآن مالیاتپایه بودن یا مزایاپایه بودن نیز میتواند یک معیار تمییز باشد. هـ) کارآمدسازی سیاستهای حمایتی: دولت برای تحقق اهداف ماده 31، افزونبر ایجاد پنجره واحد حمایتی، باید نظام مالیات بر مجموع درآمد را نیز تکمیل میکند و این دو در کنار یکدیگر، به کارآمدی نظام حمایتی در کشور کمک خواهند کرد. یافتهها: مبتنی بر رویکردهای نظام حمایتی یکپارچه و گونهشناسی برنامههای حمایتی در ایران و با توجه به ظرفیت منابع مالیاتی کشور و سنجش نیاز دهکهای درآمدی به کالاهای ضروری: الف) استفاده از نظام کالابرگ الکترونیکی غیرمشروط که سابقه مناسبی نیز در کشورمان دارد بهعنوان الگوی اولیه میتواند قسمت عمده کمکهای حمایتی دولت را به سمت نیازهای اصلی با هدف تأمین سبد پایه غذایی کشور انجام دهد؛ ب) با هدف توسعه چتر مالیاتی از حیث مؤدیان، ضروری به نظر میرسد در دوره گذار، رکن اصلی سیاستهای حمایتی، برنامههای مبتنی بر مالیات باشد تا نظام مالیاتی به تکامل منطقی برسد. ج) با لحاظ نرخ بالای فرار مالیاتی در کشور، ارائه حمایتهای اجتماعی بهصورت مزایا منطقی نیست؛ زیرا افراد زیادی نهتنها بهصورت مناسبی مالیات پرداخت نمیکنند، بلکه غیرعادلانه حمایتهای اجتماعی نیز دریافت خواهند کرد. د) ضعف نظام نظارتی کشور میطلبد که از رویکردهای مشروط در نظامهای یکپارچه دوری شود؛ زیرا احراز شرایط افراد و خانوارها برای ساختار حکمرانی اقتصادی فاقد قدرت لازم در نظارت مؤثر، بهمراتب دشوار خواهد بود و منابع را به انحراف خواهد کشاند. هـ) با در نظر گرفتن مسائل اقتصاد کلان همچون اثرات تورمی تأمین مالی حمایتهای اجتماعی از سرفصل افزایش قیمت انرژی در عوض اصلاح مدیریت آن، بهعلاوه عدماصلاح رابطه مالی دولت نفت و همچنین عملکرد نامناسب صندوق توسعه ملی، در دوره گذار باید این حمایتها از منابع مالیاتی تعریف شود تا از افزایش هزینههای بودجهای جلوگیری شود. بحث و نتیجهگیری: برنامههای حمایتی مبتنی بر شرایط و امکانات کشورهای مختلف میتواند به گونههای مختلفی طراحی شود. عمده برنامهها از درآمدهای مالیاتی تأمین میشوند؛ اما ممکن است با توجه به برخورداری کشورها از منابع طبیعی چون نفت، درآمدهای حاصل از فروش آنها بهعنوان منبعی برای اجرای برنامههای حمایتی در نظر گرفته شود. یکی از برجستهترین تمایزاتی که نظامهای مالیاتی را به نظام حمایتی مرتبط میکند، مالیاتپایه بودن برنامه حمایتی است که به یکپارچگی نظام مالیاتی حمایتی منجر میشود. در نظامهای مالیاتی حمایتی یکپارچه، مزایای حمایتی تنها به افرادی تعلق میگیرد که سطح درآمدی خاصی داشته باشند و منابع آن نیز از کسانی دریافت میشود که از سطح درآمدی معین شده بالاتر باشد. این مسیر، هموارکننده ایجاد پنجره واحد خدمات حمایتی خواهد بود که از مضامین برنامههای پنجساله پیشرفت و ماده 31 برنامه هفتم است. ازآنجاکه ناکارآمدی برنامههای حمایتی ایران به سبب پراکندگی نهادهای مسئول و گسستگی اطلاعات مالیاتی و حمایتی، موجب هدررفت منابع شده، یکی از راهکارهایی که میتواند خلل و آسیبهای برنامههای حمایتی ایران را برطرف کند شفافسازی و یکسانسازی اطلاعات از طریق ایجاد ارتباط میان منابع مالی با نظام مالیاتی و شکلدهی نظام مالیاتی حمایتی یکپارچه است. چنین رویکردی اگرچه الزاماتی به همراه دارد و هزینههایی بر نظام مالی کشور بار خواهد کرد، اما با ایجاد پنجره واحد خدمات حمایتی، منافع حاصله میتواند در زمان کوتاهی، هزینهها را جبران نماید. JEL: H11, H24, H25 تقدیر و تشکر: از حمایتهای پژوهشکده امور اقتصادی در فراهم آوردن شرایط مناسب جهت تحقیق و پژوهش در حوزه نظام یکپارچه مالیاتی و بسط موضوعی آن در حوزههای دیگر مرتبط با آن سپاسگزاری مینماییم.
کلیدواژههای فارسی مقاله
نظام مالیاتی،نظام حمایتی،پنجره واحد خدمات حمایتی،ماده 31 برنامه هفتم توسعه،نظام مالیاتی حمایتی یکپارچه،
عنوان انگلیسی
Integration of the Tax-Support System: A Strategy for Realizing the Unified Window of Support Services (Article 31 of the Seventh Development Plan)
چکیده انگلیسی مقاله
Introduction and Objectives: Various support programs are implemented in different countries, and the nature of their relationship with the tax system reflects the underlying approach of fiscal and welfare systems. Programs can be considered
tax-based
when the support system is administered through the tax system—meaning that government assistance payments are financed through tax revenues and distributed either as cash transfers or other forms of benefits. Under such programs, the tax and welfare systems are fully integrated, covering each other both in terms of data and operational execution. A welfare system detached from taxation leads to inefficiencies in revenue collection and redistribution. In systems where tax collection and welfare payments are separate, individuals and households may simultaneously pay taxes to the government and receive financial assistance (negative taxation). This underscores the necessity of moving toward an integrated tax-support system, where financial transparency ensures that individuals either pay taxes or receive support—but not both. Such integration improves income distribution and facilitates the establishment of a
unified window of support services
and an
electronic welfare profile
for individuals and households—an objective explicitly mentioned in Article 31 of Iran’s Seventh Five-Year Development Plan under equitable income distribution policies. Methodology: This study adopts a qualitative, descriptive-analytical approach. Given its applied nature, it examined the relationship between integrating the tax-support system and realizing the unified support services window (Article 31 of the Seventh Plan). Data collection relies on library research and document analysis, drawing from domestic and international articles, books, and reports by relevant organizations. The research process involved: Conceptualizing Integration in Tax and Welfare Systems: Combining revenue collection through taxation with welfare expenditure under a unified structure. Unified Support Services Window (Article 31): Mandating the full implementation of a single portal for welfare services and electronic profiles, ensuring all cash and non-cash support is delivered through this platform. Objectives and Methods of Tax-Based Welfare Integration: Summarized in the following typology: Approach Unconditional Conditional Cash Negative Income Tax Conditional NIT Credit Earned Income Tax Credit (EITC) Tax Credit Vouchers Tax-Based Subsidies Typology of Iran’s Welfare Programs: Analyzed based on financing methods, targeting, and conditionality, with tax-based vs. benefit-based systems as key differentiators. Enhancing Welfare Policy Efficiency: To achieve Article 31’s goals, the government must complement the unified support window with a comprehensive income tax system, jointly improving welfare efficiency. Findings: Based on integrated welfare approaches and Iran’s welfare program typology—considering fiscal capacity and essential goods needs—the study concludes: Unconditional Electronic Vouchers: Leveraging Iran’s existing experience, these can direct most state support toward basic needs, particularly food security. Tax-Based Transition: To expand the taxpayer base, welfare policies should initially rely on tax-based programs until the tax system matures. Avoiding Benefit-Based Support: Given high tax evasion, social benefits should not be universal, as non-taxpayers would unjustly receive aid. Conditionality Challenges: Iran’s weak oversight mechanisms make conditional approaches prone to leakage; thus, unconditional frameworks are preferable. Macroeconomic Considerations: To avoid inflationary pressures from energy price hikes and inefficient oil revenue management, welfare financing should prioritize tax revenues over volatile natural resource income. Discussion and Conclusion: Welfare programs vary by country based on economic conditions. While most are tax-funded, resource-rich nations like Iran often rely on oil revenues—a practice that risks fiscal instability. A key distinction in integrated tax-welfare systems is their
tax-based
structure, where support targets only those below a certain income threshold, funded by those above it. This model paves the way for a
unified support services window
, aligning with the Seventh Plan’s Article 31. Iran’s current welfare inefficiencies—stemming from fragmented institutions and disjointed tax-welfare data—demand integration. A unified tax-support system, despite initial costs, would enhance transparency and resource allocation, with the unified window’s benefits offsetting expenditures in the short term. JEL Classification: H11, H24, H25. Acknowledgments: We, the authors, gratefully acknowledge the support of the Economic Research Institute for supporting this research on tax-welfare integration and its broader applications.
کلیدواژههای انگلیسی مقاله
نظام مالیاتی,نظام حمایتی,پنجره واحد خدمات حمایتی,ماده 31 برنامه هفتم توسعه,نظام مالیاتی حمایتی یکپارچه
نویسندگان مقاله
سیداحمد عاملی |
استادیار گروه اقتصاد منابع و انرژی، دانشکده اقتصاد، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
ایمان رفیعی پیشوری |
دکتری اقتصاد،مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، قم، ایران.
نشانی اینترنتی
https://iee.rihu.ac.ir/article_2354_554a010e08cd37f2a36a90cbbd0c5980.pdf
فایل مقاله
فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده
fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به:
صفحه اول پایگاه
|
نسخه مرتبط
|
نشریه مرتبط
|
فهرست نشریات