این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
شناخت، جلد ۱۸، شماره ۲، صفحات ۱۳۹-۱۵۹

عنوان فارسی طرح‌واره‌ای از فرافلسفهٔ هایدگر
چکیده فارسی مقاله شکل‌گیری حوزه‌ای پژوهشی با نام «فرافلسفه» بیش از هر چیز معلولِ بحرانی است که فلسفه در عصر حاضر برای اثبات اصالت و توجیه کارآمدی خود با آن مواجه است. اما همین امر می‌تواند مزایایی برای فکر فلسفی به همراه داشته باشد. ازجمله اینکه بستر مناسبی برای بازخوانی نظام‌مند و مسئله‌محور از تاریخ فلسفه فراهم آورد. در این مقاله، تلاش بر این است که، در قالب  چارچوب و الگوهای طرح‌شده در فرافلسفه، مروری بر رئوس اندیشۀ هایدگر صورت گیرد و مزایا و امکانات مندرج در آن جهت مشارکت در مباحث جاری فلسفه تبیین شود. در این راستا، ابتدا، ضمن مرور بر چهار رویکردی که محققان فرافلسفه به‌عنوانِ الگوهای کلی در فلسفه‌ورزی معرفی کرده‌اند، از نسبت تفکر هایدگر با هریک از این موارد پرسش می‌کنیم. این الگوها به‌ترتیب عبارت‌اند از: افلاطون‌گرایی، فلسفه به‌مثابۀ منطقِ علم، فلسفه به‌مثابۀ پژوهشی استعلایی و فلسفه به‌مثابۀ جهان‌بینی. در ادامه، باتوجه‌به مباحث جاری دربارۀ نسبت فلسفه با «روش‌شناسی»، تلقی هایدگر از چیستی فلسفه را، با تمرکز بر مسئلۀ «روش»، بازخوانی می‌کنیم و در انتها نیز، باتوجه‌به موارد قبل، ملاحظاتی دربارۀ تکوین دوگانۀ قاره‌ای و تحلیلی در فلسفۀ معاصر و نقش هایدگر در ایجاد و تعمیق این گسست بیان خواهیم کرد و این بازاندیشی را مقدمه‌ای قرار می‌دهیم برای بحث از امکانِ وحدت و تألیف بین این دو جریان در عصر حاضر. 
کلیدواژه‌های فارسی مقاله هایدگر،فرافلسفه،افلاطون‌گرایی،منطق علم،جهان‌بینی،روش‌شناسی،فلسفۀ قاره‌ای،

عنوان انگلیسی An Outline of Heidegger's Metaphilosophy
چکیده انگلیسی مقاله The emergence of "metaphilosophy" as a distinct field of inquiry can be seen as a response to the contemporary crisis of philosophy—namely, its struggle to justify both its authenticity and its practical relevance. Yet this very crisis may also yield significant opportunities for philosophical thinking, particularly by providing a framework for a systematic and problem-oriented re-reading of the history of philosophy. This paper examines key elements of Heidegger’s thought through the lens of contemporary metaphilosophical models, aiming to clarify their potential contribution to ongoing philosophical debates. To this end, we begin by reviewing four dominant paradigms identified in the metaphilosophical literature as fundamental modes of philosophizing—namely, Platonism, philosophy as the logic of science, philosophy as transcendental inquiry, and philosophy as worldview. We then explore Heidegger’s relation to each of these approaches. Subsequently, in light of contemporary discussions about the methodological status of philosophy, we reconsider Heidegger’s account of what philosophy is, with particular attention to the problem of method. Finally, we conclude by framing this reassessment as a prelude to the broader question of whether a reconciliation—or even a synthesis—between these traditions remains possible in our present philosophical horizon.
کلیدواژه‌های انگلیسی مقاله هایدگر,فرافلسفه,افلاطون‌گرایی,منطق علم,جهان‌بینی,روش‌شناسی,فلسفۀ قاره‌ای

نویسندگان مقاله مصباح خندان |
گروه فلسفه، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.


نشانی اینترنتی https://kj.sbu.ac.ir/article_106022_715648d322ee40b70d7e21fea8795a76.pdf
فایل مقاله فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به: صفحه اول پایگاه   |   نسخه مرتبط   |   نشریه مرتبط   |   فهرست نشریات