این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
نقد ادبی، جلد ۱۲، شماره ۴۷، صفحات ۳۵-۶۱

عنوان فارسی مطالعه تطبیقی مفهوم مرگ و جاودانگی در شعر و سینما (مورد مطالعه: شعر فروغ و سینمای تارکوفسکی)
چکیده فارسی مقاله در این مقاله، با مطالعه ارتباط ادبیات و سینما، یکی از حوزه‌های غنی و پرمایۀ ادبیات تطبیقی نوین، مفهوم هراس از نیستی و مرگ و جست‌وجوی نامیرایی بررسی شده است. یافتن مضمون و بن‌مایه‌ای مشترک بین آثار هنری در فرهنگ‌ها و زبان‌ها و زمان‌های متفاوت می‌تواند از یک سو نشانه‌ جهان‌شمول بودن این مضمون باشد و از سوی دیگر این امکان را فراهم می‌آورد تا بازنمود آن در هنرهای مختلف مقایسه شود. هنرمندان به کُنه این دغدغه جهانی پی برده و آن را در آثارشان به‌نمایش گذاشته‌اند. هراس از مرگ، به‌عنوان مضمونی جهانی، در آثار هنرمندان مختلف خود را نشان می‌‌دهد که درعین تشابهات کلی، تفاوت‌هایی نیز دارند. به‌گفتۀ نظریه‌پردازان حوزۀ روان‌شناسی، ازجمله زیگموند فروید، اتو رنک و ارنست بِکر، ترس از رها شدن و درپی آن ترس از الفت نشانه‌های ترس روان‌فرسا از مرگ است که به گریز از ایجاد ارتباط جنسی و نهایتاً خلق همزاد، به‌عنوان موجود تضمین‌کننده جاودانگی انسان، منجر می‌شود. این مقاله به بررسی این مقوله‌ها در اشعار فروغ فرخزاد و فیلم «نوستالژیا» اثر آندری تارکوفسکی، شاعر و کارگردان معروف روسی ‌پرداخته است. در این تحقیق، با بهره‌گیری از نظریه‌های جدید ادبیات تطبیقی نشان داده شده که این دو هنرمند بدون هرگونه اثرپذیری از همدیگر، به‌طور همسان هراس از مرگ و آرزوی جاودانگی را در دو رسانه مختلف، شعر و سینما، بیان کرده‌اند. در اشعار فروغ فرخزاد، تمرکز بر دو کتاب شعر آخرش (تولدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد) بوده است؛ فروغ در این دو کتاب هراس از مرگ و میل به جاودانگی را همچون حقیقتی جهانی به‌تصویر کشیده است. «نوستالژیا» نیز جزو آخرین آثار آندری تارکوفسکی است که همین مضمون را در قالب فیلم به‌نمایش گذاشته است.
کلیدواژه‌های فارسی مقاله ادبیات تطبیقی نوین،هراس از مرگ،تمنای جاودانگی،فروغ فرخزاد،آندری تارکوفسکی،

عنوان انگلیسی A Comparative Study of the Concept of Death and Immortality in the Poetry of Forugh Farrokhzād and Andrei Tarkovsky's Nostalghia
چکیده انگلیسی مقاله This paper is a comparative study of a modern Persian poet, Forugh Farrokhzād (1935-1967), and a Russian film-maker, Andrei Tarkovsky (1932- 1989). The works of two artists, from two different cultures, across time and space, have been chosen to demonstrate their morbid fear of death and their search for immortality. Following the postulates of comparative cultural studies, as developed by Steven Totosy de Zepetnek, the objective of this search is to find interrelations between two different production of art, namely poetry and film, as communicative acts. To quote Totosy in "the New Humanities," this study "is performed in a contextual and relational construction and with a plurality of methods and approaches…" (60).
Benefiting from the main tenets of comparative literature, cultural studies and psychoanalysis, this research show how the concept thanatophobia and the quest for immortality are treated in the artistic works of Forugh Farrokhzād and Andrei Tarkovsky. In Forugh's poetry, the focus would be on her last two collections of poems, Tavalodi Digar [Another Birth] and Imanan Biāvarim be Āghāz Fasle Sard [Let Us Believe in the Beginning of the Cold Season], in which she illustrates the temporality of life and the urge to be remembered. In Nostalghia, Tarkovsky creates characters like Andrei Gorchakov, the Russian researcher, and Domenicos, the Italian who wants to save the world by sacrificing. Andrei lives his death and joins eternity. This intercultural and interdisciplinary study shows how one can owercom the fear of death by substituting the moral time for the actual time.
کلیدواژه‌های انگلیسی مقاله ادبیات تطبیقی نوین,هراس از مرگ,تمنای جاودانگی,فروغ فرخزاد,آندری تارکوفسکی

نویسندگان مقاله رقیه بهادری |
دانشگاه شیراز


نشانی اینترنتی https://lcq.modares.ac.ir/article_18814_0b287b0e39938a7fd42256d47e5df66f.pdf
فایل مقاله فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به: صفحه اول پایگاه   |   نسخه مرتبط   |   نشریه مرتبط   |   فهرست نشریات