این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
نقد ادبی، جلد ۱، شماره ۱، صفحات ۷۳-۸۹

عنوان فارسی نسبی‌گرایی در نقد ادبی جدید
چکیده فارسی مقاله نسبی‌گرایی که در نظریه‌های نقادانه جدید، اصلی پذیرفته‌شده محسوب می‌شود، حاصل تحولات فکری‌ای است که ریشه در فلسفه پدیدارشناسیِ هوسِرل دارد و در نقد ادبی، بویژه با آرای نظریه‌پردازانِ «مکتب کنستانس» در نیمه دوم قرن بیستم رواج یافت. تا پیش از پیدایش این نظریه‌ها، سمت‌وسوی اصلیِ نقد ادبی را تلاش برای یافتن معنایی تغییرناپذیر در متن تشکیل می‌داد. این رویکردِ مطلق‌گرا، غایت نقد ادبی را در «کشفِ» معنایی می‌دید که مؤلف در مقام خداوندگارِ متن در آن استتار کرده است. در بخش‌ نخستِ این مقاله، ابتدا به پس‌زمینه مطلق‌گرایی در نقد ادبی سنتی در قرن نوزدهم خواهیم پرداخت، سپس نشان خواهیم داد که حتی «نقد نو» در چند دهه نخستِ قرن بیستم- که داعیه رهانیدن متن از بند زندگینامه مؤلف و ملاحظات برون‌متنی‌ای مانند تاریخ را داشت-، در نهایت نتوانست از نسبی‌ستیزی در نقد مصون بماند. در بخش بعدی استدلال خواهیم کرد که دیدگاهِ پدیدارشناختی‌ای که ثنویت سوژه/ اُبژه را محل تردید قرار داد، راه را برای نسبی‌گرایی به منزله دیدگاهی نافذ در نقد ادبی جدید باز کرد. مطرح شدنِ «نظریه دریافت» توسط هانس رابرت یاوس و ولفگانگ آیزر سهم بسزایی در ترویج این نظر داشت که عملِ نقد ماهیتی بین‌الاذهانی و لزوماً نسبی دارد. بخش پایانیِ این مقاله، به نتیجه‌گیری از بحث‌های ارائه‌شده اختصاص دارد.
کلیدواژه‌های فارسی مقاله

عنوان انگلیسی .
چکیده انگلیسی مقاله .
کلیدواژه‌های انگلیسی مقاله

نویسندگان مقاله حسین پاینده |
پل مدیریت، خیابان علامه طباطبایی، دانشگاه علامه طباطبایی
سازمان اصلی تایید شده: دانشگاه علامه طباطبایی (Allameh tabatabaii university)


نشانی اینترنتی http://lcq.modares.ac.ir/article_5703_82d992f7929dff45d6cc85e31092214a.pdf
فایل مقاله اشکال در دسترسی به فایل - ./files/site1/rds_journals/1292/article-1292-530027.pdf
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به: صفحه اول پایگاه   |   نسخه مرتبط   |   نشریه مرتبط   |   فهرست نشریات