این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
پژوهش های علوم و فناوری چوب و جنگل، جلد ۲۴، شماره ۳، صفحات ۴۰-۵۲

عنوان فارسی طراحی مسیرهای چوبکشی با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و تحلیل سلسه‌مراتبی (AHP): (پژوهش موردی: سری یک جنگل دارابکلا)
چکیده فارسی مقاله سابقه و هدف: مسیرهای چوبکشی تکمیل‌کننده شبکه حمل‌ونقل چوب محسوب می‌شوند و ارتباط تنگاتنگی با وضعیت شبکه جاده، شیوه‌های جنگل‌شناسی، روش‌های بهره‌برداری، وضعیت توپوگرافی، شیب، قابلیت‌های مکانیکی خاک و عوامل دیگر دارند. هدف از این تحقیق طراحی مسیرهای چوبکشی در پارسل‌های 22 و 23 جنگل دارابکلا با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی به همراه AHP به‌منظور عبور مسیرهای طرح‌شده از مناطق پایدار و دسترسی مناسب به سطح جنگل می‌باشد. مواد و روش‌ها: بدین منظور نقشه‌های شیب، موجودی در هکتار، تراکم آبراهه، مناطق غیرقابل‌عبور (بیرون‌زدگی سنگی و زادآوری)، خاکشناسی، جهت دامنه، زمین‌شناسی، تیپ جنگل، و ارتفاع از سطح دریا که از عوامل مهم در طراحی شبکه ریزبافت می‌باشند در این مطالعه به‌عنوان لایه‌های اطلاعاتی موردبررسی قرار گرفت و مسیرهای طراحی شده مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته‌ها: تجزیه‌وتحلیل وزن لایه‌های مختلف نسبت به هم بر اساس نظر کارشناسان، نشان داد که شیب با وزن نسبی 301/0 دارای بیشترین امتیاز و ارتفاع با وزن نسبی 029/0 دارای کمترین امتیاز می‌باشد و نسبت ناسازگاری 08/0 می‌باشد. در نهایت برای منطقه مورد مطالعه دو واریانت طراحی شد واریانت اول با طول 51/2957 متر دارای تراکم طولی 06/25 متر در هکتار و واریانت دوم با طول 85/3853 متر دارای تراکم طولی 66/32 متر در هکتار می‌باشد. بررسی وضیعت عبور واریانت های مختلف مسیر از نقشه قابلیت عبور اراضی منطقه مورد مطالعه نشان داد که در واریانت اول 54/83 درصد و در واریانت دوم 81/84 درصد از طول مسیر چوبکشی از مناطق بسیارمناسب و مناسب و 46/16 درصد از طول واریانت اول و 27/15 درصد از طول واریانت دوم از مناطق نامناسب و بسیار نامناسب عبور کرده است. مقایسه واریانت‌های طراحی شده با استفاده از روش نزدیک‌ترین مسیر نیز نشان داد متوسط فاصله هر گره تا مسیر برای واریانت اول 77/64 و برای واریانت دوم 56/45 متر می‌باشد. نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که با در نظر گرفتن فواصل چوبکشی 140 متر و با در نظر داشتن حداکثر شیب طولی مسیرچوبکشی، مثبت 25 درصد در چوبکشی رو به بالا و منفی 35 درصد در چوبکشی رو به پایین، واریانت دوم به دلیل درصد عبور بیشتر (81/84) از مناطق بسیار مناسب و مناسب و درصد عبور کمتر (27/15) از مناطق نامناسب و بسیار نامناسب و با 47/48 درصد پوشش، نسبت به واریانت اول ارجحیت دارد. نتایج حاصل از ارزیابی نزدیک‌ترین مسیر نیز نشان داد واریانت دوم به علت اینکه متوسط فاصله هر گره تا مسیر آن کمتر است بهترین توزیع را در سطح داشته است.
کلیدواژه‌های فارسی مقاله شیب طولی، فواصل چوبکشی، مسیرچوبکشی، نزدیک ترین مسیر، وزن نسبی،

عنوان انگلیسی Forest Skid Roads Planning using Geographic Information System (GIS) and Analytic hierarchy process (AHP): (Case Study: Darabkola forest)
چکیده انگلیسی مقاله Background and objectives: Skid trails are considered as a completion of wood transport network and are closely related to the condition of road network, silviculture practices, logging methods, topography, slope, soil mechanical capabilities and other factors. The purpose of this study was to design skid trails in parcels No. 22 and 23 in Darabkola forest using GIS with AHP in order to cross paths on sustainable areas and a convenient access to the forest area. Materials and methods: For this purpose, maps of slope, inventory per hectare, stream density, inaccessible areas (outcrop and regeneration), pedology, aspect, geology, forest type, and altitude, which are important factors in designing of skid road network, were used as layers of information and Evaluation of designed skid trails. Results: The results of AHP showed that slope with a relative weight of 0.301 and altitude a relative weight of 0.029 had the most and least effects on designing of skid road network; the acceptable incompatibility was 0.08 in this case. Finally, two variants were designed for the study area. The first variant had a length of 2957.51 m and a density of 25.06 m/ha; the second variant had a length of 3853.85 m and a density of 32.66 m/ha. The situation of variants passes through different areas showed that 83.54% and 84.81% of the length of the skid trail was passed from very proper and proper areas in the first and second variants, respectively; 16.46% and 15.27% was passed from poor and very poor areas in the first and second variants, respectively. Compare designed variants using the nearest route showed that the average distance of each node to the track for the first variant was 64.77 meter and for the second variant was 45.56 meter. Conclusion: The results of this study showed that by considering the skidding distance of 140 m and with a maximum longitudinal slope of skid trail (+25% upward and -35% downward) the second variant was preferred due to the more passing percentage (84.81) on proper and very proper areas and lesser passing percentage (15.2) on poor and very poor areas and a cover percentage of 48.47% than the first variant with a passing percentage of 83.54% on proper and very proper areas and 16.46% on poor and very poor areas and a cover percentage of 32.18%. The evaluation results of the nearest path showed that the second variant had the best distribution because the average distance between each node to its path was lower.
کلیدواژه‌های انگلیسی مقاله

نویسندگان مقاله سیما رمضانپور آذر | ramezanpour azar
دانش آموخته کارشناسی ارشد مهندسی جنگل، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
سازمان اصلی تایید شده: دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری

حسن اکبری |
استادیار دانشکده منابع طبیعی ساری
سازمان اصلی تایید شده: دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری

مجید لطفعلیان |
دانشیار، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
سازمان اصلی تایید شده: دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری


نشانی اینترنتی
فایل مقاله فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به: صفحه اول پایگاه   |   نسخه مرتبط   |   نشریه مرتبط   |   فهرست نشریات