این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
صفحه اصلی
درباره پایگاه
فهرست سامانه ها
الزامات سامانه ها
فهرست سازمانی
تماس با ما
JCR 2016
جستجوی مقالات
جمعه 5 دی 1404
تحقیقات حقوقی
، جلد ۱۷، شماره ۵۶۶، صفحات ۰-۰
عنوان فارسی
محرمیت در فرزندخواندگی
چکیده فارسی مقاله
مسئله حرمت نکاح میان فرزندخوانده و خانواده پذیرنده او، بیشاز آنکه مسئلهای حقوقی باشد، ریشه در اخلاق و مذهب دارد. بنابراین هر جامعهای با توجه به اعتقادات دینی و اخلاقی خویش، قواعد ویژه خود را در این زمینه دارد. در دین مبین اسلام، گفته شده آنچه موجب حرمت نکاح میان اشخاص است، محدود به سه عامل نسب و سبب و رضاع است و از آنجا که اصل بر جواز و اباحه است مگر دلیلی بر منع و حرمت برسد، نمیتوان از حدود مشخص شده تجاوز کرد و دامنه حرمت را گسترش داد. درنتیجه، فرزندخواندگی نباید اثری در زمینه محرمیّت داشته باشد. اما خاصیت اجتماعی نهادهای حقوقی، ملازمهای همیشگی بین مفهوم نهاد حقوقی از یک سو، و آثار مترتب بر آن از سوی دیگر ایجاد میکند. از آنجا که مفهوم نهادهای حقوقی در شرایط زمانی و مکانیِ متفاوت تغییر میکند، در وهله نخست باید مفهوم و کارکرد کنونی نهاد حقوقی را دانست، و در وهله دوم باید با مراجعه به روح و مبانی احکام شرعی، حکم شایسته آن را استخراج کرد تا بدین وسیله حقوقی پویا و متناسب با شرایط زمانی و مکانی بهدست آید؛ حقوقی بهروز و در عینحال منطبق بر موازین شرعی. تلاش این مقاله، پیروی از همین روش در موضوع محرمیّت در فرزندخواندگی است. این نوشتار، فرزندخواندگی را در جامعه کنونی ایران مبتنی بر ساختار «خانواده» میداند و در تحلیل وضعیت حقوقی
کلیدواژههای فارسی مقاله
فرزندخواندگی،محرمیت،همسرِ پدر،ربیبه،فرزند رضاعی،
عنوان انگلیسی
فرزندخوانده نیز، رویکرد شارع نسبت به افراد حاضر در نهادهای «شبه خانواده» یعنی: «پسرِ شوهر»، «ربیبه» و «فرزند رضاعی» را مبنا قرار میدهد.
چکیده انگلیسی مقاله
The matter of a ‘prohibition of marriage’ (mahramiiat) between an adopteeand their adoptive family, before becoming and further to being a legalquestion, is an object of both moral and religious investigation. As aconsequence, any society has own orientation concerning its religious andmoral bases in this context. In Islam, it has been stated that the causes for theprohibition of marriage are limited to lineage (nasab), cause (sabab) andfostering (rezae). The principle, then, is one of authorization and marriage ispermitted insofar as there is no contradictory reason and, as a result,adoption has no effect in this matter. Nevertheless, consideration of thesocial aspect of legal institutions requires a perennial interaction betweentheir functions (and effects) and time-and-place circumstances. So, in orderto gather a dynamic and updated law we must, on the one hand, understandthe function and coordinates of an institution while, on the other, it isnecessary to refer to the roots and bases of religious regulations. This articleattempts to pursue the aforementioned prescription with regard to aprohibition of marriage in adoption: it regards adoption in the current Iraniansociety as based on the ‘family’, and in order to analyze the adoptee’ssituation, it proposes a solution based on the situation of present individualswithin ‘quasi family’ institutions, namely that of ‘husband’s son of’, ‘wife’sdaughter’ (rabibeh) and ‘foster child’.Keywords:Adoption, Prohibition of marriage, Step-mother, Wife’s daughter, Fosterchild
کلیدواژههای انگلیسی مقاله
نویسندگان مقاله
صادق شریعتی نسب |
دانشجوی دکتری حقوق خصوصی دانشگاه تهران
نشانی اینترنتی
فایل مقاله
فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده
fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به:
صفحه اول پایگاه
|
نسخه مرتبط
|
نشریه مرتبط
|
فهرست نشریات