این سایت در حال حاضر پشتیبانی نمی شود و امکان دارد داده های نشریات بروز نباشند
صفحه اصلی
درباره پایگاه
فهرست سامانه ها
الزامات سامانه ها
فهرست سازمانی
تماس با ما
JCR 2016
جستجوی مقالات
دوشنبه 1 دی 1404
نقد ادبی
، جلد ۵، شماره ۱۷، صفحات ۱-۳۰
عنوان فارسی
فلسفه و نظریه ادبی تأملی در انحای ادای سهم فلسفه به نظریه ادبی
چکیده فارسی مقاله
ماهیت نظرورزانه نظریه ادبی و پیوند آن با فلسفه به ویژه در زمانه ما به طرق گوناگون مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این مقاله بی آنکه پژوهشی پیشینی درباب انحای پیوند میان فلسفه و نظریه ادبی باشد، سعی در روشن کردن پسینی ادای سهم فلسفه به نظریه ادبی دارد و می کوشد نشان دهد فلسفه- برخلاف نظرگاه عمل گرایانه رورتی که معتقد است چیزی به نام بنیادهای عینی معنا یا تفسیر وجود ندارد که اندیشه فلسفی روشنگر آن باشد و از همین رو نیازی نیست تا نظریه پردازان ادبی، عمیقاً فلسفه را کاشف و روشنگر مباحث نظریه ادبی به شمار آورند- چگونه می تواند به نظریه ادبی مدد رساند. نویسنده به دنبال موجّه کردن این نظرگاه است که فلسفه دست کم می تواند به چهار طریق عمده و در چهار مسئله، ادای سهمی به نظریه ادبی داشته باشد و درواقع کل مقاله بسط و تبیین این چهار مسئله است: 1. فلسفه به مثابه نظریه ای درباب جایگاه هستی شناختی ادبیات و همچون گشاینده راهی به سوی درک و فهم وضع هستی شناختی متون ادبی؛ 2. رفتارگرایی فلسفی و حلّ مسئله رسیدن به ذهن مؤلف؛ 3. فلسفه به مثابه پژوهشی در بنیادهای نظریه ادبی که می تواند به درک و فهم بهتر بنیادهای نظریه ادبی منتهی شود؛ 4. فلسفه به مثابه رویکردی انتقادی به نسبیت معرفتی ناشی از نظریه های ادبی مدرن. در پایان بحث، نویسنده نتیجه می گیرد که با پذیرش دخالت فلسفه در همین چارچوب هم دلایل کافی برای نپذیرفتن نظرگاه رورتی وجود دارد.
کلیدواژههای فارسی مقاله
عنوان انگلیسی
Philosophy and Literary Theory: A Reflection on Philosophy’s Different Contributions to Literary Theory
چکیده انگلیسی مقاله
In our times, the relationship between philosophy and literary theory has been addressed in a variety of different ways. This paper aims to demonstrate in an a posteriori manner how philosophy contributes to literary theory. In doing so, it stands in direct opposition to Rorty's pragmatic conception of the relationship between these two fields of human knowledge. Philosophy, it is argued, can make at least four contributions to literary theory and the paper is accordingly divided into four parts: (1) it clarifies the ontological status of the literary work; (2) it helps us see the problem of discovering the author's intention in a new light by questioning our Cartesian presuppositions concerning the relationship between mind and body, (3) it clarifies the philosophical roots of modern literary theory by putting these theories in their proper philosophical context; and finally (4) it paves the way for a critique of the modern relativism and constructivism inherent in modern literary theory. The paper thus ends by showing that if one accepts the possible ways in which philosophy contributes to literary theory and especially finds the critique launched against constructivism in part four plausible, then one has every reason to remain doubtful about Rorty's view of the subject.
کلیدواژههای انگلیسی مقاله
نویسندگان مقاله
امید همدانی | Omid Hamedani
Assistant Professor of Literary Theory and Persian Literature, Ferdowsi University.
استادیار نظریه و نقد ادبی. گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
نشانی اینترنتی
http://journals.modares.ac.ir/browse.php?a_code=A-29-1000-292&slc_lang=fa&sid=29
فایل مقاله
اشکال در دسترسی به فایل - ./files/site1/rds_journals/1292/article-1292-599931.pdf
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده
fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده
برگشت به:
صفحه اول پایگاه
|
نسخه مرتبط
|
نشریه مرتبط
|
فهرست نشریات